یادداشت “استاد اکبرنژاد” خطاب به استاد علیدوست و دعوت ایشان به مناظره
یادداشت “استاد اکبرنژاد” خطاب به استاد علیدوست و دعوت ایشان برای #گفتگوی_علمی
❇️خدمت برادر بزرگوار استاد علیدوست(حفظه الله)عرض سلام و احترام
🔹سخنان حضرتعالی در “کارگاه توانمندسازی و دانش افزایی اساتید فقه و اصول” را دیدم و از جهاتی خرسند کننده بود. اینکه حضرتعالی به خلاف اقران خود به مسائل روشی توجه دارید، جای خوشحالی است و اینکه میپذیرید که یک سوم رسائل شیخ انصاری(ره) به خاطر خلط روشهای حل مسأله دچار تورم کاذب شده است، خرسند کننده است.
🔹 زیرا روششناسی در فقه ما مقوله نوپایی است و همین مقدار از پرداخت هم امیدوار کننده است، گرچه کافی نیست. کتاب “نظام معرفتی فقاهت” دقیقاً بر همین نکته کلیدی تمرکز دارد و کوشیده تا بر اساس روششناسی صحیح به حل مسائل رایج اصولی در حوزه امارات بپردازد. کما اینکه قواعد بسیاری که اصول فقه موجود از کمبود آنها رنج میبرد و به فقه آسیبهای جدی وارد میسازد، در قالب کتابهای “کلام فقاهی”، “منطق تفسیر متن” و “ادبیات دین” تکمیل شده است.
🔹یکی از محورهای سخنان حضرتعالی نفی مسأله زائد از اصول فقه است و این از شگفتیهای روزگار است. زیرا شما خلاف واضحات را منکر شدهاید بدون اینکه کوچکترین دلیلی بر آن اقامه کنید.
🔹راستی مباحثی نظیر؛ اقسام وضع، حقیقت شرعیه، صحیح و اعم، مشتق، بحث از ماده أمر، اشتراط علو در أمر، أمر به أمر، أمر بعد الأمر، تکلیف کفار به اوامر شرعی، دوران بین نسخ و تخصیص و بسیاری دیگر از مباحث عام و خاص، اعتبارات ماهیت، مقدمة الواجب با تمام زیر مجموعه آن از قبیل؛ معنای تبعیت و تعبدی یا توصلی بودن یا شرط متاخّر و …، بسیار از مباحث بحث ضد، استصحاب شرایع سابقه، استصحاب عدم نسخ، استصحاب امور عقیدتی، استصحاب کلی و استصحاب تعلیقی و ده ها مسأله دیگر که به جهت اختصار از آنها چشم پوشی میکنم، در کجاب فقه کاربرد دارند؟!
🔹 صرفاً برای اینکه بدانید تنها بنده نیستم که حجم زیادی از مسائل اصول را مصداق اتلاف عمر و بیثمر میشمارم، شما را به تأمل در این بیان روشن و غیر قابل تأویل حضرت امام(ره) دعوت میکنم؛
«اگر ترس آن نبود که بحث به درازا بکشد، برایتان مسائلی را می شمردم که علمای اصول از قدیم و جدید بحث های مفصلی را در اطراف آنها شکل داده اند، در حالی که استنباط حکم شرعی بر هیچ یک از آنها متوقف نیست. بنابراین کسی که طالب سعادت ربّانیه است، ناگزیر باید به اصول به عنوان طریقیت و مقدمیت نگاه کند و در هیچ مسأله ای فرو نرود مگر اینکه در فروع فقه به کار آید و به اصول به عنوان علم مستقل از فقه ننگرد و این طور خیال نکند که بررسی مسائل اصول خرد و کلانش فی حد نفسه کمال نفس است و موجب صفای ذهن و قوت آن می گردد!! همچنان که بسیار بر زبان ها جاری است! حتی این احتمال می رود که از جمله عوامل طعن و روی گردانی اخباریان از اصول همین تطویلات بی ثمر باشد!»
🔺حضرت آیت الله علیدوست پیش از این نیز یکبار شما را برای گفتگوی آزاد دعوت کردم اما اجابت نکردید. اگر به سخن خود باور دارید که هیچ مسألهای از مسائل اصول زائد نیست و مخالفان خود را رجم به نادانی میکنید، چرا این نادانی و جهالت را در یک گفتگوی آزاد و در حضور اساتید و طلاب فاضل نشان نمیدهید تا خیال همه را آسوده کنید که نویسنده کتاب “زوائد اصول” اصول را نفهمیده و اگر میفهمید، ادعای زائد بودن حجم انبوهی از مسائل اصولی را نمیکرد!
🔺اگر خودتان یا اطرافیانتان بر این باورید که حضرتعالی آن قدر بلند مرتبه هستید که نباید با امثال نویسنده “بسته جامع اجتهادی” وارد گفتگو شوید، محض رضای خدا به این بیندیشید که آیا فاصله شما با نویسنده بسته جامع اجتهادی بیش از فاصله امام صادق(ع) با زندیق بدنامی مثل إبن أبی العوجاع است؟!
🔺چطور امام صادق(ع) با او پای گفتگو و مناظره مینشیند اما شما پرهیز میکنید؟! فکر نمیکنید وقت آن رسیده است که باب گفتگو را نخبگانی همچون حضرتعالی باز کنند و پا پیش بگذارند؟
❇️در پایان آرزوی توفیق روزافزون را تقدیمتان میکنم.
سلام و درود خدا بر شما؛ محمد تقی اکبرنژاد
۹۸/۰۹/۱۶