گزارش نشست آزاداندیشی «اعتبار عقلی و شرعی رأی اکثریت» با ارائه نظریۀ جناب آقای مسعود امامی و نقد استاد اکبرنژاد
⬅️ آقای امامی با بیان اینکه انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال معنوی و اخلاقی آفریده شده که اختیار یکی از شروط این رشد معنوی است. لذا دین فقط وظیفۀ ابلاغ حق و باطل را دارد. پس اصل اولیه این است که انسان در انتخاب راه خوب و بد باید آزاد باشد.
وی با اشاره به اینکه بحث ما در موضوع اختیار، تصمیمگیریهای جمعی است گفت: در این مورد نیز هدف رشد انسان است لذا همان اصل اولیه یعنی آزادی انسان در اینجا نیز صادق است. ایشان توضیح دادند در تصمیم گیریهای جمعی معمولاً اختلاف وجود دارد از این رو عقل میگوید گزینهای را انتخاب میکنیم که در آن، فعل اختیاری بیشتر محقق میشود. یعنی رای اکثریت موردی است که دیگر در آن نمیتواند اختلاف رخ دهد و به عنوان فصل الخطاب است.
البته ایشان تذکر دادند رای اکثریت اینجا در مقام فصل الخطاب میباشد نه تعیین حق و باطل.
🔹این پژوهشگر حوزوی در ادامه با بیان مبنای کشف حقیقت که یکی از مبانی مخالفین این نظریه است افزودند: اینکه اشکال میکنند چه بسا اکثریت باطل را انتخاب کنند نه حق را، نافی بیان ما نیست چراکه ما گفتیم رأی اکثریت موجب تعیین حق و باطل نیست.
⬅️ در ادامه استاد اکبرنژاد تولیت مؤسسه فقاهت گفتند: اینکه آقای امامی از موضع انسان شناسی وارد بحث شده است و همچنین مشروعیت داشتن انتخاب اکثریت را به معنای غیر معاقب و مطلوب بودن نمیدانند، از نقاط قوت نظریه ایشان میباشد. یعنی رای اکثریت به معنای ملاک حق و باطل نیست.
🔸ایشان ادامه دادند اشکال اصلی به این نظریه این است که ایشان به آزادی و نقش آن در ربوبیت انسان اطلاق دادهاند که این بیان کاملی نیست؛ یعنی همان اندازه که برای رشد انسان نیاز به اختیار است نیاز به اکراه نیز وجود دارد.
🔸تولیت مؤسسه فقاهت نخست با بیان ادلۀ نقلی گفتند: وقتی مسألهای عقلی بوده و در زمان شارع نیز محل ابتلا بوده باشد، باید خود شارع نسبت به آن حساس و ساز و کار آن را مشخص و برای آن بسترسازی میکرد؛ در حالی که چنین بیان روشنی دربارۀ رأی اکثریت از شارع نداریم.
🔸آیه ۸۲ سورۀ آل عمران میفرماید تنها در یک فرض ولایت مشرکین را میتوان پذیرفت و آن عدم قدرت داشتن است. حتی ارتکاز امتهای دیگر هم بر این بود که ولایت باید از سوی خدا باشد. برای مثال مردم از پیامبرشان خواستند که رهبری برایشان نصب کند که طالوت را معرفی میکند. وقتی هم اکثریت با رهبری طالوت مخالفت کردند رأی اکثریت ملاک واقع نشد.
عبارت آیۀ «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه» نیز میفرماید نهایتاً باید خود پیامبر تصمیم بگیرد. ایشان گفتند: بعد از پیامبر مردم با شخص دیگری بیعت کردند اما چرا حضرت امیر دست همسرش را میگیرد و به خانۀ اصحاب میروند و تا جایی که توانست بیعت نکردند. در حالی که این رویه خلاف رأی اکثریت بود.
یا وقتی امام صادق(ع) اشاره میکند من اگر به تعداد فلان نفر اقلیت داشتم قیام میکردم. بلکه ملاک از نظر ایشان داشتن قدرت بر قیام بود نه حمایت اکثریت.
آقای اکبرنژاد با بیان اینکه این نظریه قیام امام عصر(عج) را زیر سوال میبرد گفتند کسی که قائم بالسیف است و زیر چتر حمایتی هیچ حکومتی نیست چگونه با منطق رأی اکثریت تطبیق دارد؟ مگر میتوان حکومت جهانی اسلامی را با این مبنا درست کرد؟
⬅️ آقای مسعود امامی پس از نقد استاد اکبرنژاد گفتند: اگر ایشان نقاط قوت را پذیرفتند باید لوازم آن را هم بپذیرند. اگرچه جعل ولایت از سوی خدا برای علی(ع) است نه غیر او، اما قرار نیست مردم را مجبور به قبول ولایت وی کنیم. انتخاب اکثریت ولایت ایجاد نمیکند اما ولایت علی(ع) هم اجبار ایجاد نمیکند.
وی با بیان اینکه امام حسن و امام حسین نیز تا زمانی اصرار بر قیام داشتند که اکثریت همراهشان بود اشاره کرد با از بین رفتن این شرط امام حسن صلح کرده و امام حسین نیز نزدیک کوفه از سپاهیان دشمن خواستند که اجازه دهند مسیرشان را عوض کند. ایشان تصریح کردند که ظهور نیز زمانی رخ میدهد که اکثریت تشنه منجی باشد.
🔹در پایان جلسه حجت الاسلام اکبرنژاد تأکید کردند از نظر ما اگر ولی خدا قدرتی بر تشکیل حکومت داشته باشد و اختلالی در اداره جامعه به وجود نیاید، این امر بر وی جایز خواهد بود. لذا باید آیاتی را هم که در تأیید رأی اکثریت، استناد میکنند مربوط به حوزه ایمان دانست نه تشکیل حکومت .