منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / علمی / نقدی بر جعلی‌پنداری روایت «جهاد المرأة حسن التبعل»

نقدی بر جعلی‌پنداری روایت «جهاد المرأة حسن التبعل»

در سال‌های اخیر یادداشت‌ها و مقالاتی از سوی بخشی از جامعه زنان تحصیلکرده علوم دینی دیده می‌شود که متأسفانه بعضا با تحلیل‌هایی سطحی و کم‌عمق از متون دینی [مربوط به حوزه زنان]، ناخواسته به تحریف و بدفهمی از دین انجامیده است. به نظر نگارنده قابل پیش‌بینی است که همین طیف از زنان در آینده‌ای نه‌چندان دور، به ردّ و تحریف مسلماتی خواهند پرداخت که در حوزۀ زنان است. مانند مسئله ارث، دیه و … .

در یکی از این مقالات، نویسنده با تمرکز بر روایت «جهاد المرأة حسن التبعل»، به تحلیل و بررسی آن پرداخته و این رویات و امثال آن را از اعتبار ساقط کرده است.

(برشی از مقالۀ اعتبارسنجی روایت «جهاد المرأة حسن التبعل»:

متن روایت «جهاد المرأة حسن التبعل» پیش از نهج البلاغه، در فروع کافی، خصال و من لایحضره الفقیه آمده است. اما این مفهوم در کتب متقدم اهل سنت پیشینه ای ندارد، و عنوان «جهاد المرأة» در آن کتب، به عملکرد زنان در صحنه‌های جنگ اشاره داشته و از شرکت زنان در جنگ‌ها و وظایف متفاوت آنان گزارش می‌دهد!
محتوای این روایت، سه‌ امر شرعی‌ و واجب‌ دینی‌ یعنی‌ نماز، حج‌ و روزه است‌ و علی‌(ع) هر سه‌ واجب‌ الهی‌ را در معانی‌ باطنی‌ آن تفسیر کرده است‌. درحالی‌که‌ با وجود پذیرش این‌ تتمه‌، باید برخلاف بلاغت‌ موجود در نهج‌البلاغه‌ بپذیریم‌ به‌ یکباره، آن معانی‌ آسمانی‌ به‌ حکم‌ معمولی‌ زنان چرخش‌ کرده و امور مربوط به‌ کارکرد زنان در خانه‌ را همسنگ‌ واجبات الهی‌ قرار داده است‌ و این‌ مستلزم برخورد دوگانه‌ علی‌(ع) با مفهوم جهاد خواهد بود.
این‌ عبارت پیش‌تر از نهج‌البلاغه‌، در کتب‌ روایی‌ متقدم شیعه‌ وارد شده و در همان متون نیز برساخته‌ از راویان سنی‌‌مذهب‌ و شیعیان غالی‌ است‌ که‌ هیچ‌ یک‌ از آنها اعتباری در کتب‌ رجالی‌ شیعه‌ و سنی‌ ندارند.
راه یافتن‌ چنین‌ دیدگاه‌هایی‌ در متون رسمی‌ شیعه‌، رسمیت‌ بخشیدن به‌ تفکر رسمی‌ قرون دوم تا سوم هجری در مورد محدودیت‌ زنان در خانه‌ها بوده است‌ و فقیهان از چنین‌ روایاتی‌ در محدودیت‌ زنان بهره می‌بردند!)


نکاتی در این مورد به ذهن می‌رسد که عرضه می‌دارم:

۱. تحلیل یک گزاره از گزاره‌های دینی بدون لحاظ کردن سایر گزاره‌ها و روایتی بدون توجه به خانواده حدیثی و مذاق شریعت، نتایج ناصحیحی به دنبال خواهد داشت. نویسنده وقتی می‌نویسد: «آیا در سخنی مانند “جهاد المرأة حسن التبعل” اساسا برخورد دوگانه‌ای با مفهوم جهاد از حضرت علی(ع) متبادر گردیده یا این معنی از سنت‌های مرسوم جامعه متأخر دینی-فقهی، به کتب روایی راه یافته و با اسامی ائمه شیعه گره خورده است؟»، توجه ندارد که در ادبیات روایی ما استفاده از این اصطلاح در معنای غیر از جنگ فراوان آمده است که تنها به چند مورد اشاره می‌شود:

نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُهُ لِسِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّه‏(کافی، ج۲، ص۲۲۶)

يَا عَلِيُّ أَنِينُ الْمُؤْمِنِ تَسْبِيحٌ وَ صِيَاحُهُ تَهْلِيلٌ وَ نَوْمُهُ عَلَى الْفِرَاشِ عِبَادَةٌ وَ تَقَلُّبُهُ مِنْ جَنْبٍ إِلَى جَنْبٍ جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّه‏(من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۴)

أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهُمُّ بِظُلْمِ أَحَدٍ.(من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۳)

إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر(کافی، ج۵، ص۶۰)

أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ.(امالی صدوق، ص۴۶۷)

أفضل الجهاد جهاد النّفس عن الهوى و فطامها عن لذّات الدّنيا(غرر الحکم، ص۲۰۷)

این سخن که جهاد در اصطلاح به معنای بذل جان و مال در راه خدا است و زنان نیز در صدر اسلام در جنگ‌ها شرکت می‌کردند صحیح است اما متاسفانه نویسنده مقاله به دو نکته توجه نکرده است:

ظاهرا ایشان چنین تصور کرده‌اند که استفادۀ اصطلاح جهاد، در مورد زنان در معنایی غیر از جنگ، توهین به ساحت‌شان است لذا به حضور برخی از زنان در بعضی جنگ‌های صدر اسلام استناد می‌کند. این در حالی است که کسی نه حضور آنها را در آن زمان انکار می‌کند و نه در زمان ما آن را قبیح می‌داند. اینکه در شرایط بحرانی مانند جنگ و حوادث طبیعی و … زنان نیز در کنار مردان وارد صحنه شوند و آنچه در توانشان است انجام دهند، مطلبی عقلی و عقلایی است و حل آن نیازی به تأویل و برخورد غیرمنطقی با روایات ندارد. آنچه از روی دوش زنان برداشته شده است، جنگ تن‌به‌تن و خون و خونریزی است که این مطلب با اقتضائات شاکله وجودی و جسمانی زن نیز سازگاری دارد. بنابراین کلی مفهوم جهاد از زنان برداشته نشده است. همان‌طور که علامه طباطبایی می‌فرماید: «اجازه ندادن به زن برای شرکت در جهاد تنها در مورد جنگ و قتال است نه این که او از مطلق حضور و کمک کردن در امور منع شده باشد».

ثانیا این که حضرت، جهاد زنان را خوب شوهرداری مطرح کرده‌اند، نوعی از گفتار رایج و شایع در میان عقلاء است که برای متوجه کردن مخاطب نسبت به جایگاه و اهمیت یک امری، از مطالب جاافتاده و روشن استفاده می‌کنند. براى مثال چرا شارع غيبت را با زنا، زيارت امام حسين(ع) را با حج و كسب حلال را با شهيد مقايسه مى‌كند؟ چون پليدى زنا و عظمت حج و ارزش خون شهيد براى ما بسيار روشن است و شارع مى‌كوشد تا از طريق مقايسه، عظمت اعمال ديگر را هم نشان دهد. در مورد روایت مذکور نیز چون ارزش جهاد برای مخاطب روشن است، برای بیان مسئله‌ای که اتفاقا برعکس نویسنده، برای شارع مهم است یعنی مسئله خانواده و حقوق زوجین نسبت به هم، خوب شوهردار بودن زن را به جهاد شبیه می‌کند تا ارزش آن را بنمایاند.

غفلت از این موضوع است که می‌نویسند: «اما در مضمون کوتاه دیگری تعریفی نامتعارف از جهاد بیان گردیده که با تفکیک جنسیتی به مفهوم کلی جهاد، زنان را از برخورداری از نقش فعال در صحنه‌های جنگ، به عزلت خانه‌ها دعوت نموده و رتق و فتق مردان را برای مفهوم جهاد زنانه بازتعریف می‌کند.»

۲. اگر همین تک‌گزاره‌ای که نویسنده در دست گرفته است: «جهاد المرأة حسن التبعل» جعلی باشد، پس با روایات دیگری که حقوق شوهر را بر زنان تذکر می‌دهند و بیان دیگری از همین روایتِ کوتاه هستند چه می‌کنند؟ متأسفانه نگاهی جزیره‌ای و تقطیعی به روایات شده است و از نگاه کلان و ماهواره‌ای به متون دینی غفلت کرده‌اند. برای نمونه:

كَتَبَ اللَّهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَجِهَادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مَالِهِ وَ نَفْسِهِ حَتَّى يُقْتَلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ أَنْ تَصْبِرَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ أَذَى زَوْجِهَا وَ غَيْرَتِهِ.(کافی، ج۵، ص۹)

جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ وَ لَا تَعْصِيَهُ وَ لَا تَصَدَّقَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِنْ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ(کافی، ج۵، ص۵۰۷)

أَيُّمَا امْرَأَةٍ بَاتَتْ وَ زَوْجُهَا عَلَيْهَا سَاخِطٌ فِي حَقٍّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّى يَرْضَى عَنْهَا وَ أَيُّمَا امْرَأَةٍ تَطَيَّبَتْ لِغَيْرِ زَوْجِهَا لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّى تَغْتَسِلَ مِنْ طِيبِهَا كَغُسْلِهَا مِنْ جَنَابَتِهَا.(همان)

لَوْ أَمَرْتُ أَحَداً أَنْ يَسْجُدَ لِأَحَدٍ لَأَمَرْتُ الْمَرْأَةَ أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا.(همان)

لَا شَفِيعَ لِلْمَرْأَةِ أَنْجَحُ عِنْدَ رَبِّهَا مِنْ رِضَا زَوْجِهَا(الخصال، ج۲، ص۵۸۸)

أَيُّمَا امْرَأَةٍ قَالَتْ لِزَوْجِهَا مَا رَأَيْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِكَ خَيْراً فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهَا.(من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۰)

أَيُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ تُرِيدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا(امالی صدوق، ص۴۱۱)

طُوبَى لِامْرَأَةٍ رَضِيَ عَنْهَا زَوْجُهَا.(عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۱) و …

همۀ این روایات در مقام متوجه دادن زنان به وظایف خانوادگی‌شان است که اتفاقا اکثر این موارد نیز مربوط به داخل خانه است. اگر آن تک‌روایت جعلی است، پس این‌همه روایت تکلیفش چه می‌شود؟

۳. نویسنده در جایی به بررسی متنی روایت هم می‌پردازد؛ وی می‌نویسد این روایت که در نهج البلاغة به این شکل آمده است: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ [الصَّوْمُ‏] الصِّيَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل‏» از نظر متنی مشکل دارد؛ به این صورت که «سیاق روایت بیان مهمات دین یعنی نماز، حج، زکات، جهاد و روزه است و یک‌باره این ادبیات از بیان معانی آسمانی به حکم معمولی زنان چرخش پیدا کرده و امور مربوط به کار زنان در خانه را همسنگ واجبات الهی قرار داده است».

اما اولا این بیان نویسنده مبتنی بر پیش‌فرضی است که می‌خواهد آن را اثبات کند؛ یعنی قباحت توصیه به زنان به منزل‌داری و … . به عبارتی به خاطر بی‌اهمیتی این‌گونه مسائل از نگاه ایشان[در حالی که از مهمات مباحث خانواده است] در اینجا هم به چنین نتیجه‌ای رسیده است. ثانیا همان مشکل ضعف در تفسیر و نداشتن نگاه کلان به متون دینی است که گفته شد. چراکه این‌گونه بیان‌ها در روایات دیگری نیز وجود دارد. برای مثال:

خود همین بیانی که از نهج البلاغه آورده‌اند در روایت دیگری به این شکل هم آمده است:

الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ، الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ، لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْجَسَدِ الصِّيَامُ، جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ، اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ، مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ … حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ، التَّقْدِيرُ نِصْفُ الْعَيْشِ مَا عَالَ امْرُؤٌ اقْتَصَدَ … الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ، التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ، الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ … .(من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص۴۱۶)

در این روایت نماز، روزه، حج، زکات، صدقه دادن، یقین به پاداش الهی، تدبیر اقتصادی، دعا همراه با عمل، اظهار دوستی و … در کنار یکدیگر و در یک سیاق آمده است.

یا در روایت زیر که می‌فرماید:

إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ، وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ، وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ، وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ، وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ، وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ، وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ، وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ، وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ، أَفِيضُوا فِي ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّكْرِ، وَ ارْغَبُوا فِيمَا وَعَدَ الْمُتَّقِينَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ الْوَعْدِ، وَ اقْتَدُوا بِهَدْيِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْيِ، وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَى السُّنَن‏(نهج البلاغة صبحی صالح، خطبه۱۱۰)

در این روایت نیز ایمان به خدا و رسولش، جهاد، اخلاص، نماز، زکات، روزه، حج، صله رحم، صدقۀ پنهانی و آشکار، کارهای شایسته، ذکر خدا و … همه در یک سیاق و مقام آمده است. لذا این ادبیات شارع هست که گاهی مسائل واجب و مستحب، یا مسائلی که از نظر اهمیت در یک سطح نیستند را در کنار یکدیگر می‌آورد و این‌گونه بیانات در لسان شارع شایع می‌باشد. اما اینکه واجب و استحباب چگونه از این مدل روایات استخراج می‌شود بحث دیگری است.

۴. مقاله مذکور در تحلیل روایت ظاهرا مبنای وثوق مخبری را در ردّ و قبول حدیث پی گرفته است و برای همین بجای احیای قرائن و ادبیات ویژۀ دین در بیان مقصود خود، به دقت‌های سندی روی آورده است(که البته در جای خود به سست بودن چنین دیدگاهی پرداخته‌ایم). لذا خوب بود نویسنده مبنای خود را مشخص و همچنین موضع خود را نسبت به اعتبار کلی مجموعه‌های روایی متقدم شیعه مانند آثار کلینی یا صدوق، روشن می‌کرد. چراکه وی در جایی می‌نویسد: «اما علی‌ رغم‌ آن، مفهوم جهاد الامرأه در قرون بعدی در کتب‌ روایی‌ شـــیعه‌ به‌ معنای خانه‌‌نشـــینی‌ و تلاش کردن در امر شــوهرداری- در حد و اندازه جهاد – عنوان شــده اســت‌». سپس به روایت کلینی و صدوق در این‌باره اشاره می‌کند.

بگذریم که صدر و ذیل مقاله تناقضاتی هم دارد، آنجا می‌نویسد اصطلاح جهاد در مورد زنان در معنای غیر جنگ در آثار اهل سنت نبوده است، لذا آن را به عنوان مؤیدی بر ادعای خود ذکر می‌کند و در اینجا نیز این روایت را برساختۀ راویان سنی‌مذهب بیان می‌کند. ایشان مشخص نمی‌کند بالاخره نسبت به متون روایی اهل سنت و نسبت آن با روایات شیعی چه موضعی دارند؟

۵. ایشان استفاده نشدن مفهوم غیر جنگ از جهاد در مورد زنان، در آثار متقدم اهل سنت را قرینه‌ای بر اشتباه آن، در روایات شیعه می‌داند! سؤال این است که مگر اراده نکردن مفهومی خاص از یک اصطلاح، در منابع متقدم اهل سنت، دلیلی بر بی‌اعتبار بودن این استفاده در روایات شیعه است؟! ثانیا جالب است که امثال ایشان در تحلیل روایات این‌چنینی معمولا به منابع اهل سنت بدبین بوده و وجود روایتی در آن منابع را دلیلی بر ضعف آن می‌پندارند؛ مانند برخوردی که برخی دوستان ایشان از روایت «قَالَ اَلنَّبِيُّ لَهَا أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ قَالَتْ أَنْ لاَ تَرَى رَجُلاً وَ لاَ يَرَاهَا رَجُلٌ».

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

4 دیدگاه در “نقدی بر جعلی‌پنداری روایت «جهاد المرأة حسن التبعل»

  1. فاضله امیدوار گفت:

    سلام علیکم. از مطالب ارزشمندی که در اختیار مخاطبین قرار می‌دهید، سپاسگزارم. در مورد مطلب فوق، شاید درج دو مطلب زیر خالی از فایده نباشد: ۱. تمرکز بیشتر روی عدم توجه نگارنده مقاله به مفهوم اصطلاحی «تبعّل» در متون روایی، که نقش بسیار مهمی در فهم معنای روایت مورد نظر دارد. هر چند که ایشان در صفحه ۵ و در پاورقی، اشاره‌ای کوتاه به تعریف «به روز شده‌ای» برای این واژه کرده‌اند، ولی به نظر می‌رسد در سراسر مقاله، نگارنده مفهوم از پیش تعریف شده‌ای در ذهن دارد که قرارست بر پایه آن، به نقد متن حدیث بپردازد. ۲. درج لينک مربوط به مشاهده «متن مقاله». عنوان مقاله: «اعتبارسنجی حکمت ۱۳۶ با تمرکز بر عبارت" جهاد المرأة حسن التبعل»" است که در متن بالا، به طور دقیق آورده نشده است. از بذل توجه شما سپاسگزارم.

    ۰۰
    1. سیدعلی داود الموسوی گفت:

      سلام ممنون از توجه شما و نکاتی که فرمودید

      ۰۰
  2. هادی گفت:

    سلام. می خواهم این یادداشت رو در یکی از کانالهای شخصیم منتشر کنم. میخام بدونم به اسم چه کسی منتشر کنم؟ خود مؤسسه یا شخص خاصی این متن رو نوشته؟

    ۰۰
    1. سیدعلی داود الموسوی گفت:

      سلام به اسم موسسه

      ۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)