در پی اظهارات اخیر “استاد محمد جواد فاضل لنکرانی” مبنی بر عدم وجود مباحث زائد در اصول فقه و اینکه معتقدین به زوائد اساسا اصول را نفهمیده اند، استاد اکبرنژاد هم طی نامه ای رسمی، ایشان را به برگزاری مناظره ای در رابطه با زوائد علم اصول دعوت کرد متن نامه ارسالی به شرح ذیل می باشد.

خدمت برادر بزرگوار استاد فاضل لنکرانی(حفظه الله)
سلام علیکم
🔹چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی را خدمت حضرتعالی تبریک عرض می کنم و از اینکه اذعان کردید که حوزه در برابر انقلاب اسلامی مسئول است، خرسند شدم. ولی به این مسأله نپرداختید که آیا حوزه به رسالت خود عمل کرده است یا نه؟ حوزه به عنوان یک نهاد علمی و تربیتی، آیا توانسته به شعار «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» در حوزه تئوری، تحقق بخشد و الگوی حکمرانی مبتنی بر اسلام را ارائه دهد تا پس از چهار دهه شاهد الگوهای سیاسی، مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی و حتی جامعه شناختی اسلامی باشیم؟ آیا حوزه در این چهل سال توانسته برای انقلاب اسلامی نیرو تربیت نماید؟
🔹چگونه باور کنم حوزه ما در خدمت انقلاب اسلامی بوده، در حالی که هنوز؛ محتوای علمی آن متعلق به قرن ها پیش است؛
مغنی الادیب با بیش از ۶۵۰ سال قدمت
البهجه المرضیه سیوطی با بیش از ۵۰۰ سال قدمت
الروضه البهیّه (شرح لمعه) با بیش از ۴۵۰ سال قدمت
صمدیه با بیش از ۴۰۰ سال قدمت
مکاسب با بیش از ۱۵۰ سال قدمت
رسائل با بیش از ۱۵۰ سال قدمت
کفایه با بیش از ۱۱۰ سال قدمت
🔹حال حوزه چطور می تواند ادعای انقلابی بودن داشته باشد و خود را در خدمت جامعه اسلامی و نظام ولایت بداند. آیا جز این است که این کتابهای قدیمی نشان می دهد که هنوز محتوا و معلومات ما متعلق به قرنها پیش است؟
🔹چطور باور کنم حوزه در خدمت انقلاب است در حالی که با هزار توجیه می خواهد بی ثمرترین مباحث فقهی اصولی را به نام مباحث لازم و ضروری به خورد طلبه ها بدهد.
🔹جناب استاد عابدی(حفظه الله) بدون اینکه یک خط هم دلیل بیاورد، ادعا می کند که جان عرفان و فلسفه و مذهب و فقه ما به جان «مشتق» بسته است. جنابعالی هم که سه ماه درباره «استصحاب شرایع سابق» بحث کردید، اما از ذکر یک مثال واقعی برای ثمر آن عاجز ماندید ولی باز هم دست از ادعاهای گزنده و بی حاصل نمی کشید و می گویید هیچ بحث بی ثمر اصولی وجود ندارد.

🔹جناب استاد علیدوست هم ادعا می کند که «مکتب شیخ انصاری(ره)» ظرفیت نظام سازی دارد اما توضیح نمی دهد این ظرفیت را از کجای مکتب شیخ درآورده است. مکتبی که هنر آن از ظهور انداختن آیات و روایات و دامن زدن به قیل و قال های بی ثمر و در نهایت پناه بردن به دامن اصول عملیه است. من در شگفتم که از فقه اصول عملیه ای شیخ انصاری چطور به نظام سازی رسیده اند؟
🔹آیا چهل سال فرصت سوزی و درجا زدن بهترین دلیل بر ناکارآمدی روش موجود اجتهادی نیست؟ اینکه حوزه ما به فرجام نمی رسد و از این باتلاق خود ساخته رهایی نمی یابد و روز به روز بر فاصله آن از جامعه پیرامونیش افزوده می شود، نباید امثال شما را در درستی راهی که می پیمایید به تردید بیندازد؟
🔹در پایان توصیه کوتاهی دارم؛ از این پس درباره کسانی که قائل به زائد بودن بخش هایی از اصول فقه هستند، با احتیاط حرف بزنید. البته این توصیه را به «جناب آقای محسن اراکی» هم دارم که قائلین به زوائد را رمی به جفای در حق اصول و دست استکبار و غیره کردند یا گفتند هر چه را نمی فهمند می گویند زائد است. به همه شما عزیزان توصیه میکنم با احتیاط حرف بزنید چرا که میرزای قمی(ره) در مقدمه قوانین و مرحوم نراقی(ره) و نیز آیت الله بروجردی(ره) که اولین بار تعبیر تورّم را به کار بردند و امام راحل عزیزمان که تصریح می کنند که مباحث بسیاری از اصول بی فایده اند و همین طور امثال آیت الله مکارم شیرازی(حفظه الله) از مراجع زنده و بسیاری دیگر قائل به زائد بودن بخش های قابل توجهی از اصول هستند و این تعابیر شما جسارت به همه این بزرگان و اعاظم بسیاری است که نامی از آنها نیامد.
🔹توصیه اکیدم برای شما و سایر أعزّه این است که قبل از هر داوری، بسته جامع اجتهادی را؛ «کلام فقاهی» «نظام معرفتی فقاهت» «منطق تفسیر متن» «ادبیات دین» و «زوائد اصول» را با دقت مطالعه نمایید تا تفاوت اصول موجود را با آنچه که باید باشد، به وضوح احساس کنید.

🔺در پایان حضرتعالی را به مناظره در هر موضوع مرتبطی به ویژه زوائد اصول، از جمله در مسأله استصحاب شرایع سابقه که چند ماه از عمر خود و طلبه هایتان را بر سر آن تلف کرده اید، دعوت می کنم.

✳️دوام توفیقات شما را از ایزد منان مسئلت دارم.

۹۷/۱۱/۱۵

لازم به ذکر این نامه روز ۱۵ بهمن ماه ۹۷ توسط واحد ارتباطات مؤسسه فقاهت برای ایشان ارسال گردید.