منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / علمی / برخورد بی ضابطه با متون دینی
نقدی بر یادداشت «واقعی نبودن حجاب غلیظ و پرده‌وارِ فاطمه(س)»

برخورد بی ضابطه با متون دینی

یادداشتی با عنوان «واقعی نبودن حجاب غلیظ و پرده‌وارِ فاطمه(س)» از آقای ترکاشوند منتشر شد که به خاطر حساسیت موضوع و وارد بودن اشکلات متعدد، بر آن شدیم که در یادداشتی اجمالی به قلم ناصر نجفی از پژوهشگران مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی، به این اشکالات پرداخته شود. در ادامه متن یادداشت مذکور و نقد آن را مطالعه بفرمایید.

واقعی نبودن حجاب غلیظ و پرده‌وارِ فاطمه(س)

تلقی غلاظ از حجاب حضرت زهرا اکثرا ناشی از وجود روایات زیر است:

 مرد نابینا

روایت است که نابینایی از فاطمه اذن ورود به خانه خواست پس فاطمه خود را از او در پرده برد. پیامبر به او گفت: این فرد که نابیناست چرا خود را از او محجوب می‌کنی؟ فاطمه پاسخ داد اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم.این روایت اثرگذارترین روایت در تلقی مردم از پوشش فاطمه است.و اما این داستان اول بار در کتاب الجعفریات آمده که کتابی کلاً ساختگی است و نویسنده‌اش برای اقناع مخاطب سند روایات کتابش را مزین به سلسله‌ای طلایی و واحد می‌کند؛ از ان گذشته فرد نابینای یادشده، بازیچه خیال‌پردازی‌های متضاد حدیث‌سازان قرار گرفته بطوری‌که پیامبر، که در این روایت از محجوب شدن دخترش در برابر آن نابینا اظهار تعجب می‌کند ولی در روایتی دیگر به همسرش دستور محجوب شدن در برابر همو را می‌دهد و در روایت سوم زنی سه‌طلاقه را راهنمایی می‌کند که عِدّه‌اش را با خیال راحت با درآوردن لباس در کنار همان نابینا سپری کند

مواجهه با مردان!

《نقل است که امام علی گفت: نزد رسول‌خدا بودیم که حضرت به ما گفت بهترین چیز برای زنان چه هست؟ ما همگی از پاسخ درماندیم. من نزد فاطمه برگشتم و او را از پرسش رسول‌خدا و این‌که هیچکس از ما نتوانست پاسخش را دهد آگاه کردم. فاطمه گفت اما من پاسخ را می‌دانم؛ “بهترین چیز برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند” (خیر للنساء أن لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال). پس از پاسخ فاطمه به سوی رسول‌خدا بازگشتم و گفتم ای رسول‌خدا در مورد پرسشت که گفتی بهترین چیز برای زنان چه هست، پاسخ این است که بهترین چیز برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز نتوانند آنان را ببینند. پیامبر گفت تو تا وقتی که این‌جا بودی جوابش را نمی‌دانستی، بگو ببینم چه کسی پاسخ را به تو گفت. گفتم فاطمه. پس رسول‌خدا خوشش آمد و گفت: فاطمه پاره تن من است》روایت به روال قصه‌های کودکان و اسطوره‌ها تنظیم شده و برای اثبات قهرمان داستان، همه (حتی امام علی) را عاجز نشان داده. با توجه به واقعیات صدر اسلام (خانه‌های چندمتر مربعی و فاقد سرویس‌های بهداشتی و…) امکان پرده‌نشینی و صدور این کلام در حد صفردرصد است

 بهترین جای تقرب به خدا

مطابق روایتی 《علی (ع) در حالی‌که سخت اندوهگین و دل‌شکسته بود بر فاطمه وارد شد. فاطمه گفت دلیل این اندوه چیست؟ علی گفت رسول‌خدا مسئله‌ای از ما پرسید ولی ما جوابی برایش نداشتیم. فاطمه گفت مسئله چه بود؟ علی گفت از ما در باره زن سئوال کرد که زن چیست؟ گفتیم عورت است. رسول‌خدا گفت زن در چه وقتی نزدیک‌ترین فاصله را با پروردگار دارد؟ امّا ما جوابش را نمی‌دانستیم. فاطمه گفت: برگرد پیشِ او و آگاهش کن که نزدیک‌ترین جایِ تقرب زن به خدا استمرار حضور در قعر خانه‌اش است (أَدنی ما تکون من ربّها  أَن تلزم قعر بیتها). پس علی رفت و پیامبر را از پاسخ سئوال آگاه کرد. پیامبر گفت ای علی این را از خودت نگفتی. پس علی به پیامبر خبر داد که پاسخ را فاطمه به وی داده. پیامبر گفت فاطمه پاره تنم است》. این روایت نیز که شبیه داستان‌سازی‌های کودکانه است را همان کتاب پیش‌گفتۀ جعفریات نقل کرده که گفتیم اساسا ساختگی و فاقد اعتبار برای استخراج حکمی شرعی است

 عزیمت اعتراضی به مسجد

روایت است که فاطمه هنگامی که از تصمیم حکومت در بارۀ فدک باخبر شد همراه با جمعی رهسپار مسجد شد تا اعتراض کند. کیفیت لباس فاطمه (س) و چگونگی پوشش وی هنگام خروج از خانه را چنین گزارش کرده‌اند: لما بلغ فاطمة إجماع أبی‌بکر علی منعها فدک لاثت خمارها علی رأسها واشتملت بجلبابها.با این‌که از این روایت بسیار به نفع حجاب حداکثری استفاده می‌کنند اما توجه به معنای آن عبارت، چیز دیگری را افاده می‌کند:

《فاطمه روسری‌اش را «دورِ سر»!!، و تن‌پوش را گِرد بدن پیچید و از خانه بیرون زد》. این پوششِ سر، چیزی شبیه پیچه و دستاری است که زنان برخی اقوام ایرانی (بختیاری، لر و…) دور سر می‌پیچند

 در خطبه فدکیه

در روایات آمده که «فاطمه با همراهان وارد مسجد شد در حالی‌که ابوبکر و جمعی حضور داشتند. فاطمه نشست و میان او و جمع مقابل پرده‌ای نصب شد (فنیطت دونها ملاءة)، آنگاه آن خطبه مشهور را بیان کرد».گفتنی است نصب پرده در آن روزگار در مسجد و میان زنان و مردان رسم نبود و هر دو بی‌هیچ حائلی در محلی واحد حضور داشتند و فقط به دلیل جامه‌های کوتاه و نادوخته‌شان پیامبر چنین تدبیر کرد که: ” ۱- مردان در جلو و زنان در صفوف عقب باشند ۲- زنان به مردان سجده‌کننده نگاه نکنند ۳- زنان دیرتر از مردان سر از سجده بردارند” ؛ تا چشمان کسی ناخودآگاه به شرمگاه دیگری نیفتد.گویا نصب پرده جزو افزوده‌های آن روایت است

…………………………………..

برخورد بی‌ضابطه با متون دینی…

نقدی بر یادداشت«واقعی نبودن حجاب غلیظ و پرده‌وارِ فاطمه(س)»

۱. روایت مرد نابینا:

این اشکال که کتاب جعفریات کلا ساختگی است ادعای بدون دلیل است. برخی از علماء این کتاب را معتبر می‌دانند از جمله آیات سید ابوالحسن اصفهانی، محدث نوری، محقق خوانساری، بروجردی، سید محمد سعید حکیم، محمد حسین حسینی طهرانی، مرعشی نجفی و … برخی هم احادیث این کتاب را به عنوان مؤيد و در صورت نقل شیخ صدوق، شهید و نوادر راوندی مقبول می‌دانند مانند آیت الله مکارم شیرازی و استاد داوری؛ لذا  روایاتی که نقل شده است در کتاب مرحوم راوندی نقل شده است.

مهمترین اشکال در فهم روایات این‌دستی توجه نکردن به قواعد تفسیری و احیای قرائن است. در روایت اول پیامبر(ص) تعجب [به این معنا که انتظار چنین حرکتی را نداشت] نمی‌کند، بلکه یک حرکت مثبتی را که از دخترش میبیند علت آن را می‌پرسد همان‌طور که در عرف نیز وقتی کار خوبی از فرزند کوچک شخصی سر می‌زند علت آن را می‌پرسد. علت پرسش پیامبر این نبود که از نظر ایشان کار دخترش تعجب‌آور بود بلکه سؤالش به خاطر بیان و ماندن مطلوبیت این عمل و همچنین فضیلت دخترش بود.

در روایت دوم نیز دستور پیامبر از باب مطلوب بودن آن به ویژه بر همسرانش بود و منافاتی با روایت اول ندارد. اما روایت سوم که از اهل سنت نقل شده است، زنی خدمت پیامبر می رسد و از سه طلاقه بودن خود خبر می‌دهد و می‌پرسد که آیا نفقه برای او شامل می‌شود؟ حضرت می‌فرماید نه. در این وضعیت است که دستور می‌دهد در خانۀ آن مرد نابینا بماند تا عده‌اش سپری شود؛ معلوم می‌شود آن زن دارایی و منزلی نداشته است که آنجا بماند و مؤید آن هم این است که در همان روایت می‌گوید بعد از اتمام عده، حضرت او را به ازدواج اسامه درآورد. حال در این وضعیت که اضطراری است و مرد نابینا است و احتمال مفسده به حداقل ممکن می‌رسد، چه اشکالی دارد که پیامبر چنین دستوری بدهد؟

۲. مورد دوم، مواجهه با مردان:

اینکه می‌گویند خانه‌ها آن زمان کوچک و چند مترمربعی بوده، ادعایی است که کلیت ندارد. ابن ابی الحدید در نقلی می‌گوید: «ان قيس بن شمّاس … كان مع الجماعة الذين دخلوا بيت فاطمة … وكان في البيت ناسٌ كثير»(شرح نهج البلاغه ، ج۶، ص۴۸) در خانه‌ای که افراد بسیاری بودند و … . افزون بر آنکه اين گونه اشكال‌ها به دليل غفلت از روش عقلا در القاى مطالب است. بسيار پيش مى‌آيد كه ما كارى نشدنى را توصيه مى‌كنيم تا بر آن تأكيد كرده باشيم؛ مثلا مى‌گوييم: «انسان نبايد لحظه‌اى زبانش از ذكر خدا بايستد.» در حالى كه مى‌دانيم اين كار شدنى نيست؛ چون گاهى غذا مى‌خوريم، گاه مطالعه مى‌كنيم يا با مردم سخن مى‌گوييم. ولى در مقام تأكيد، همان كار ناممكن يا بسيار دشوار را بيان مى‌كنيم. فاطمه(س) نيز با انسان خردمند سخن مى‌گويد. هم گوينده و هم شنونده مى‌دانند كه چنين اتفاقى نمى‌افتد و از اين بيان، جز مبالغه در عفاف زن فهميده نمى‌شود؛ مانند بيان حضرت امير(ع) كه خطاب به امام حسن(ع) فرمود: «وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ‌.»

به‌ویژه اینکه اگر این جمله را یک نفر از جنس زنان بگوید پذیرش آن برای جامعه زنان قابل قبول‌تر است تا یک مرد، تا توهم عدم ادراک موقعیت زنان توسط مردان پیش نیاید و توجیهی برای عدم قبول این سخن نباشد.

بگذریم که همین مضمون با عبارت‌های مختلفی در دیگر روایات نیز آمده است. برای نمونه به این روایات که از کافی است توجه کنید:

– لَا تَبْدَءُوا النِّسَاءَ بِالسَّلَامِ وَ لَا تَدْعُوهُنَّ إِلَى الطَّعَامِ فَإِنَّ النَّبِيَّ(ص) قَالَ النِّسَاءُ عَيٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا عِيَّهُنَّ بِالسُّكُوتِ وَ اسْتُرُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُيُوت‏(همان، ص۵۳۵)

– يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ.(همان، ص۵۳۷)

–– سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ خُرُوجِ النِّسَاءِ فِي الْعِيدَيْنِ وَ الْجُمُعَةِ فَقَالَ لَا إِلَّا امْرَأَةٌ مُسِنَّةٌ.(همان، ص۵۳۸)

۳. روایت بهترین جای تقرب به خدا:

این مورد هم مانند مورد قبلی به خاطر غفلت از ادبیات شارع در بیان کمال یک امری است؛ در این روایت پیامبر(ص) مطلوب بودن تمرکز بر خانه و خانواده را بیان می‌کنند و منافاتی با کارهای اجتماعی لازم برای بانوان ندارد. مضمون این روایت در منابع دیگر مانند کافی نیز وجود دارد: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه قَالَ: صَلَاةُ الْمَرْأَةِ فِي مِخْدَعِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِي بَيْتِهَا وَ صَلَاتُهَا فِي بَيْتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِي الدَّارِ.»(من لا یحضره الفقيه، ج۱، ص۳۹۷)

۴. روایت عزیمت به سوی مسجد:

ایشان در توضیح این مورد می‌نویسد: «فاطمه روسری‌اش را دورِ سر پیچید» یعنی پوشش حداکثری نداشت. در کتاب لغت چنین آمده است که: «الْخِمَارُ صار في التعارف اسما لما تغطّي به المرأة رأسها» اگرچه این بیان صریح در معنای پوشاندن سر به صورت کامل نیست، اما صراحتی در اکتفای پوشاندن موی تنها هم ندارد چراکه عرف نیز از واژه «رأس» اعم از مو، گوش و گردن را می‌فهمد. مؤید اینکه خمار به پوششی بیش از مو را شامل می‌شود: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا كَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَكَذَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِهِ وَ مَا اسْتَثْنَى أَحَداً.» یعنی خمارش تا وسط بازوهایش رسیده بود.

یا در نقل دیگری آمده است: «كانت السيدة فاطمة (قبل هجوم القوم) خلف الباب و قد عصبت رأسها بعصابة، و لم يكن عليها خمار» یعنی حضرت سرش را با دستمالی بسته بود اما خمار نداشت. یعنی خمار هرچه بوده پارچه‌ای بزرگتر بوده که پوشاندن آن بیشتر از عصابه بوده است.

۵. روایت خطبه فدکیه:

ایشان با استناد به روایتی می‌گوید که پوشش به معنای امروزی در آن زمان رایج نبود. اما اولا این روایت زمان پیامبر را نقل می‌کند و چه‌بسا آن زمان فقر حاکم بود یا هنوز فرهنگ دینی آن قدر رشد نکرده بود. ثانیا اینکه مرسوم بودن پرده یا نبودنش منافاتی با عمل حضرت زهرا ندارد. ایشان در مسجد نه برای نماز بلکه هنگام سخنرانی می‌خواهد به صورت مستقیم مقابل مردان نامحرم قرار نگیرد آیا این عمل، همان مضمون آیه‌ای نیست که خطاب به مؤمنین می فرماید هنگامی که از همسران پیامبر چیزی درخواست می‌کنید از پشت پرده بخواهید؟ بیان آیه منحصر در همسران پیامبر نیست اگرچه در مورد آنها شدیدتر می‌باشد.

اساسی‌ترین مشکل ایشان، توجه نداشتن به قرائن تفسیری است. برای مثال وی در یادداشتی دیگر می‌نویسد: «اولین بانویی که تصمیم گرفت در اعتراضی سیاسی انسانی، روسری از سر بردارد کسی نبود جز فاطمه زهرا (س). … و دخلوا الدار فخرجت فاطمة فقالت: والله لتخرجنّ أو لأکشفنّ شعری و لأعجّنّ إلی الله فخرجوا و خرج من كان فی الدار …»(تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۶)

در حالی که اولا این روایت طبق مبنای خودشان ضعیف است. ثانیا در نسخۀ دیگری(کافی) این روایت بدین شکل نقل شده است که: «وَ اللهِ لَوْ لَا اَنْ‌ تَکُونَ‌ سَیِّئَةٌ لَنَشَرْتُ‌ شَعْرِی‌ وَ لَصَرَخْتُ‌ اِلَی‌ رَبِّی …» یعنی اگر گناه نبود این کار را می‌کردم. ثالثا بر فرض صحت نسخۀ مذکور، پریشان کردن مو که نوعی ابراز مصیبت برای بانوان بوده است، از کجا معلوم که حضرت زهرا می‌خواستند در مقابل مردان نامحرم این کار را بکند؟ شاید می‌خواست در خلوت با خدای خویش چنین کند. مؤید این مطلب روایتی است که می‌فرماید: «امام صادق(ع) به خواهرشان به جهت مریضی فرزندش فرمود لباست را بپوش و به پشت بام برو و سپس مقنعه‌ات را بردار تا موهایت آشکار شود سپس این دعا را بخوان … پس از آن مریضی فرزند او شفا یافت»(بحار الانوار، ج۹۲، ص۱۰) به عبارتی این عمل در خلوت بوده و محزون بودن و حالت نهایت اضطرار شخص دعاکننده را نشان می‌دهد.

همچنین ایشان نگاهی جزیره‌ای به متون دینی دارد؛ اگر روایاتی که ذکر شد را ضعیف می‌پندارد روایات هم‌مضمون دیگر را که در یادداشت‌های پیشین ذکر شد چه می‌کند؟ یا همین روایاتی که در غلظت پوشش حضرت زهرا(س) نقل شده است:

«فَلَبِسَتْ فَاطِمَةُ (سلام الله علیه) شَمْلَةً مِنْ صُوفٍ قَدْ خِیطَتْ اثْنَی عَشَرَ مَکاناً بِسَعَفِ النَّخْل»

«دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَاطِمَةَ (سلام الله علیه) وَ کانَتْ إِذَا سَمِعَتْهُ أَجَابَتْهُ فَأَجَابَتْهُ فِی عَبَاءَةٍ مُحْتَجِزَةٍ بِنِصْفِهَا وَ النِّصْفُ الْآخَرُ عَلَی رَأْسِهَا»

«فَتَجَلْبَبَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ تَبَرْقَعَتْ بِبُرْقِعِهَا وَ أَرَادَتِ النَّبِی (ص)»

نکتۀ پایانی اینکه وی در جای‌جای یادداشت به قصه‌پردازی بودن روایات اشاره می‌کند در حالی که بر هیچ دلیل علمی استناد نمی‌کند.

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

5 دیدگاه در “برخورد بی ضابطه با متون دینی

  1. جمال زاده گفت:

    سلام. یادداشت خوبی بود. تشکر

    ۵۰
  2. الهام حسینی گفت:

    سلام. باز هم این آقای نجفی پیداش شد!! انگار متعهد شده که هر وقت این بانوان کنفرانس علمی برگزار کنند یه جوابیه ای بنویسه

    ۱۵
    1. سیدعلی داود الموسوی گفت:

      سلام خدمت شما

      به حجاب حضرت زهرا بدون سند و غیر دقیق شبهه وارد شده توقع دارید جواب ندهیم

      ۶۰
    2. سیدعلی داود الموسوی گفت:

      در ضمن خدمت شما عرض شود که این یادداشت ارتباطی به کنفرانس بانوان ندارد و نقدی بر یادداشت آقای ترکاشوند است.

      ۴۰
  3. سید محمد گفت:

    سلام نکات خوبی بود موفق باشید

    ۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)