منو
خانه / علمی / بالا رفتن انحراف از منبر
بررسی انحرافات در محتوای منبر و سخرانی ها

بالا رفتن انحراف از منبر

هدف از برگزاری مجالس مذهبی و سخنرانی‌های دینی، آشنا شدن با حقایق دین، تربیت و رشد معنوی، و دفع تحریفات است. ولی متأسفانه در سال‌های اخیر با انحرافاتی در محتوای منبر برخی از سخنرانان روبرو هستیم که نه تنها باعث تربیت معنوی نمی‌شود، بلکه مانع رشد و مخالف آموزه‌های قرآن و معصومین(ع) می‌باشد.

اباحه‌گری، جسارت دادن مخاطب بر گناه و بی‌اخلاقی، وعدۀ بخشیده شدن مطلق، حجم عظیمی از نقل داستان، خواب، مکاشفه و مطالب بی اساس و قاعده و… از این جمله‌اند.

سایۀ سنگین غلوّ در منابر

از جمله مباحثی که در سال‌های اخیر شدت و حدت بیشتری گرفته است، غلو در حق اهل بیت(ع) است. غلو دارای مراتب و اقسامی است؛ علامه مجلسی(ره) مظاهر و نشانه های غلو را در اعتقاد به امور زير دانسته است: الوهيّت پيامبر و ائمه (ع)؛ شريک بودن با خداوند در معبوديت يا خالقيت و يا رازقيت؛ حلول خداوند در آنها يا اتحاد خداوند با آنان؛ آگاهی آنان از غيب بدون وحی و الهام الهی؛ اعتقاد به نبوت درباره ائمه طاهرين؛ تناسخ ارواح ائمه در بدن‌های يكديگر؛ عدم لزوم اطاعت خداوند و تر‌ک معصيت الهی به دليل معرفت آنان.

در منبرهای امروز طیفی از سخنرانان را شاهد هستیم که خواسته یا ناخواسته بر فراز منبر عقاید غلات را بیان می کنند و برای توجیه مطالب خود، اظهار می دارند: غلو در حق اهل بیت(ع) محقق نمی‌شود!! چطور غلو تحقق پیدا نمی‌کند در صورتی که امیرالمومنین(ع) فرمودند: «هلك فىّ‌ رجلان محبّ‌ غال و مبغض قال.» دو طرز تفكر دربارۀ من تباه و نابود شدند؛ دوستى كه زياده‌روى و از حد تجاوز كند و دشمنى كه در دشمنى، زياده‌روى نمايد. یا در جایی دیگر دارند: «اياكم و الغلوّ فينا….» از غلوّ و زياده‌روى دربارۀ ما اهل‌بيت بپرهيزيد. آیا حضرت نسبت به امری که تحقق پیدا نمی‌کند پرهیز می‌دهند؟

این دسته از افراد که در میان جوانان هئیتی به ‌خاطر سخنان خود(که مدعی است اسرار را می‌گوید) بسیار مشهور هستند و طرفداران زیادی دارند، در جای دیگری بیان می کنند: به امام صادق عرض کرد: این حدیث از شما است که لا یعبر الصراط الا من کان بیده صک او برات من علی بن ابی طالب؟ امام فرمود: بله. عرض کرد: حتی الانبیاء!!! فرمود: حتی خاتم الانبیاء.”

این حدیث جعلی است و در کتب شیعه وجود ندارد. و مخالف با اصول مذهب شیعه و روایات متواتر است. امام باقر(ع) فرمود: «عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِيِ‏»  علی نخستین و بافضیلت ترین و بهترین ما بعد از رسول خدا(ص) است. یا با آب و تاب فراوان ادعا می‌کنند، که در حدیثی آمده است: رزق و روزی در دست امیرالمومنین(ع) است.

اما با جستجویی انجام شده چنین حدیثی در کتب متقدمین و کتب معتبر یافت نشد اما در کتب معتبر، ده‌ها روایت بر خلاف آن موجود است: امام صادق(ع) در ردّ کسانی که می‌گفتند: ائمه رزق و روزی بندگان را اندازه‌گیری می‌کنند، فرمود: به خداوند سوگند! ارزاق ما را جز خداوند تقدیر و اندازه‌گیری نمی‌کند و من خود، به غذایی برای خانواده‌ام احتیاج داشتم، سینه‌ام تنگ و فکرم مشغول شد، تا این که رزق آنان را تأمین کردم و نفسی به راحتی کشیدم.

البته بحث غلو محدود در اهل بیت نمی‌شود و دامنهی افراد غیر معصوم را هم می‌گیرد.

ملاک معرفتی و مباحث بی سند

از دیگر انحرافاتی که در محتوای منبرها دیده می شود، استفاده از مطالب سست، نقل حکایات و داستانهای بدون منبع و مغایر با آموزه های دین، استفاده از روایات غیراصیل و خواندن روضه های بی سند می باشد که منبرهای احساسی امروز را در برگرفته و باعث طعن برخی روشنفکران نیز شده است.

 مشکل از جایی دو چندان می شود که این مسئله از حالت طبیعی خارج شده و به داستان ها و روضه ها چنان بهاء داده می شود و با آن معامله وحی می شود مثل اینکه یکی از ارکان اصلی معرفت دینی است و این مسئله تا آنجا پیش می رود که وقتی مرجعی فتوا می دهد و یا منبری آیه و روایت می خواند، صداها بلند می شود که پس آن داستان عارف بزرگ و مکاشفه بین چطور می شود!!!

در ادامه به مشتی نمونه از خروارها اشاره می کنیم:

سگی به دنبال کاروان امام حسین(ع) از مدینه راه افتاده بود. جناب بریر گفت: این سگ از مدینه دنبال ما آمده است! حضرت دو دستش را کنار پوزه سگ گذاشت و فرمود: چرا به دنبال من می آیی؟ سگ گفت: به کارت می آیم! 

در حدیثی آمده روزی که امام حسین متولد شد، شیطان گفت: اگر من می دانستم، در صلب آدم ابوالبشر حسینی وجود دارد، سجده اش می کردم.(چنین حدیثی در منابع  معتبر یافت نشد).

قطع دست زوار توسط متوکل، مهیا کردن مشروب توسط امام رضا(ع) برای فلان لات، نگاه غضب آلود حضرت عباس(ع) و جان دادن عده ای از لشگر دشمن و نمونه های فراوان دیگری که به مردم خورانده می شود، در حالی که بسیاری از این مطالب فرسنگ ها از معرفت حقیقی دور است.

 در این زمان وظیفه علمای راستین به عنوان کافل ایتام آل محمد و مرابطون شیعیان بیش از پیش خود را نشان می دهد. امام صادق(ع): عُلَماءُ شيعَتِنا مُرابِطونَ فِي الثَّغرِ الّذي يَلي إبليسَ و عَفاريتَهُ ، يَمنَعونَهُم عَنِ الخُروجِ عَلى ضُعَفاءِ شيعَتِنا ، و عَن أن يَتَسَلَّطَ عَلَيهِم إبليسُ و شيعَتُهُ ؛ امام صادق عليه السلام: علماى شيعه ما، نگهبانان مرزى هستند كه در آن سويش ابليس و ديوهايش قرار دارند و [اين علما]جلوى يورش آنها به شيعيان ناتوان ما و تسلّط يافتن ابليس و پيروان او بر ايشان را مى گيرند.

ترویج اباحه گری

 انسان طبق بعد طبيعى خود، مايل است مانند حيوانات آزاد باشد؛ يعنى آزاد بخورد، آزاد زندگى كند و هر كارى را كه مايل بود انجام دهد و هيچ قانون و دين و شريعتى، ناظر و حاكم بر اعمال و كارهاى او نباشد. يكى از علل مخالفت انسانها با اديان الهى و تعاليم آنها مانند اعتقاد به روز قيامت، همين آزادى‌خواهى انسان بوده است، چنانكه قرآن كريم مى‌فرمايد:  بَلْ‌ يُرِيدُ الْإِنْسٰانُ‌ لِيَفْجُرَ أَمٰامَهُ‌ يَسْئَلُ‌ أَيّٰانَ‌ يَوْمُ‌ الْقِيٰامَةِ‌

یکی از مصادیق سوء استفاده از این میل طبیعی، در غلو و برداشت های ناصحیح از شفاعت و محبت اهل بیت علیهم السلام دیده می شود. درطول تاریخ تشیع هم شاهد هستیم که يكى از خصوصيات مشترك همه فرقه‌هاى غلات اباحيگرى و پای بند نبودن به فقه است.

متاسفانه طیف وسیعی از منبری های امروز بالخصوص جوانان این عرصه فکر می کنند که با برداشت های این چنینی کمک به دین داری مردم می کنند، لذا از این میل طبیعی استفاده کرده و مخاطب كم‌ظرفيّت و بى‌بندوبار را به دور خود جمع و از آنها در راه پيشبرد مقاصد خود استفاده می كنند. اما توجه ندارند چنین مطالبی چه آسیب هایی را در پی خواهد داشت.

در روایتی امام باقر(ع) به جابر جعفى فرمود: اى جابر، آيا كافى است براى كسى كه ادّعاى تشيّع دارد، بگويد كه دوستدار ما اهل بيت است؟ به خدا سوگند، شيعه ما نيست مگر آن كسى كه تقواى خدا را رعايت كند و از او اطاعت نمايد….تنها دوستى ما (آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) باعث رهايى از آتش نيست و هيچ يك از شما بر خدا حجّتى ندارد. هر كس مطيع خداست، ولىّ و دوستدار ماست و هر كس نافرمانى خدا را نمايد، با ما دشمن است. ولايت ما اهل بيت، جز با عمل [به دستورات الهى‏] و پرهيز از گناه به دست نمى‏آيد.

 با مراجعه به متون دینی با احادیثی روبرو می شویم که مومن را بین حالت خوف و رجاء معرفی می کنند، نیمی از آن خوف و نیم دیگر رجاء. امیر مؤمنان(ع) به فرزندش می فرماید: فرزندم از خدا چنان خائف باش که اگر عبادت ثقلین(عبادت جن وانس) را داشته باشی قبول نگردد، و اگر گناه جن و انس را داشته باشی خدا تو را ببخشد.

استفاده بیش از حد از محتواهای رجاء آور و امید آفرین مستقیم یا غیر مستقیم، اباحه گری را ترویج می کند و از طرف دیگر بیان نکردن مطالب و محتواهای خوف آور از معضلات منبرهای ماست. با توجه به آنچه گفته شد و احادیثی که در این زمینه وجود دارد یک اصل روشنی در فرا روی ما قرار می گیرد: همیشه در گفتار و کردارمان توازن بین خوف و رجاء حفظ شود.

انحرافات و آفت ها خلاصه در آنچه گفته شد نمی شود: عوام زدگی(به خوشایند مستمعین سخن گفتن!)، بیان مطالب بی نتیجه که دردی از مستمع دوا نمی کند، بی فکر و مطالعه سخن گفتن و … جلوه های دیگری هستند که منبر و معرفت مستمعین را نشانه رفته است.

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)