ادعای تحول خواهی از آقای خاتمی!
🔸 این اولین بار نیست که بزرگان حوزه اعم از مراجع، مسئولان شورای عالی و مدیران آن، اظهار می کنند که حوزه مجسمه آزاد اندیشی و تحول خواهی است و بهترین نظام آموزشی دنیا در حوزه جریان دارد و عالیترین کتابها و آموزندهترین آنها در اینجا تدریس میشود.
🔔 اخیرا نیز جناب آقای خاتمی بر این مطلب پافشاری کردهاند که بله اگر میخواهید خادم اسلام و دین و مردم شوید باید به همین نظام آموزشی و همین کتابها بهابدهید و به حرف مخالفان که از نظر ایشان “سم پاش” هستند، نباید گوش داد و باید با ایمان به ایشان و امثال ایشان، راهی را که دهها سال است ناکارامدی آن فریاد میکند و نسلهای متمادی را در کام یأس و ناامیدی فرو میبرد، چشم و گوش بسته بپیمود.
اما از خود نپرسند:
۱. اگر این نظام آموزشی و محتوای علمی، بهترین است، چرا ثمره چندانی بر آن مترتب نیست و طلبههایی که عمری به پای آنها سوزاندهاند، ثمره متناسبی دریافت نکردهاند؟
۲. چطور میتوانید بدون عنایت به تنوع استعدادها و گرایشها و نیازهای متکثر جامعه، از همه طلبهها بخواهید از یک نظام آموزشی بسته و تک رشتهای تمکین کنند؟
۳. چطور انتظار دارید همه افراد با وجود انگیزهها و علایق گونه به گونه، سه سال ادبیات بخوانند و دم برنیاورند؟ طلبهای که میخواهد مبلغ باشد، چه نیاز است سه سال ادبیات بخواند؟ مگر چند درصد طلبهها بناست فقیه و مجتهد شوند که همه را ملزم به نظام آموزشی فقاهت میکنید؟ چرا دیگران را به اکراه به راه خود میبرید؟
۴. چطور انتظار دارید طلبههای عصر مدرنیته، بهترین ایام زندگی خود را صرف کتابهایی بکنند که ۶۰۰ یا ۵۰۰ یا ۱۵۰ سال پیش نوشته شده است و هیچ رابطه روشنی با دغدغههای روزگار او ندارند؟
۵. چطور انتظار دارید دم بر نیاورند و تنها در سطوح، چهار دوره اصول بخوانند و از فایده مباحث آن نپرسند؟ مگر این نسل بز اخفش است که برای حرفهای بیاساس امثال شما سر تکان دهد و دم بر نیاورد؟!
۶. در این سالها چه گلی بر سر حوزه زدهاید که چنین و چنان آمار میدهید؟ تحول چیزی نیست که روی کاغذ نوشته شود، واقعیتی است که در زندگی استاد و طلبه و بلکه جامعه باید احساس شود و چرا ما اینها را نمیبینیم و احساس نمیکنیم؟!
البته اگر تحول تا اندازه تغییر چند محل شاهد در مغنی تنزل کند، شما قطعا تحول خواه حساب میشوید. اما اگر به معنای تحولات گسترده در حوزه از مرجعیت تا جامعه مدرسین و نظام آموزشی و اداری در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه پیرامونی باشد، امثال شما سرسختترین موانع تحول هستید که در حساسترین نهاد تصمیم گیر برای حوزه نصب شدهاید!
۷. اما از معیشت طلاب و لزوم برخورداری از زندگی متعارف و اجتناب از تجمل گفتید، اما نگفتید که برای معیشت آنها چه تدبیری کردهاید و پای درد و دل چند طلبه نشستهاید.
✅ ای کاش به جای این حرفها، باب آزاد اندیشی و آزادی بیان را باز میکردید تا اندیشهها در یک فضای آزاد تضارب کنند و اساتید و طلاب، خود به انتخاب بپردازند؛به امید آن روز.
محمد تقی اکبرنژاد