توجه به رسالت جهانی روحانیت، مادر تمام تحولات حوزه هاست!
به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از مسائلی که در سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب نسبت به آن تاکید بسیاری داشتهاند بحث تحول در حوزههای علمیه بوده است که دارای ابعاد بسیار گستردهای است. از جمله بخشهایی که در بحث تحول در حوزه میتوان نسبت به آن توجه داشت تحول در عرصه برنامههای بینالمللی حوزههای علمیه برای تقویت هرچه بیشتر وحدت در جهان اسلام است اصلی مهم که امروز شیعه و سنی در اقصی نقاط عالم بسیار به آن نیازمند هستند.
در گفتوگو با حجتالاسلام اکبرنژاد مدیر موسسه فقاهت و تمدنسازی اسلامی به بررسی ابعاد و زوایای رویکردهایی که باید در حوزههای علمیه در بخش بینالملل دنبال شود، پرداختیم.
فارس: مقام معظم رهبری از جمله وظایف روحانیت را حضور مثبت در فضای سیاسی میدانند و عمده دلیل اهمیت آن را هم پاسخ صحیح به مردم هنگامی که به آنها رجوع میکنند عنوان میکنند. به نظر شما منشا این مطالبه مقام معظم رهبری از فضای روحانیت و حوزه در چیست؟
اکبرنژاد: این مطالبهای مقام معظم رهبری داشتند به ذات دین بر میگردد. شما اگر گفتید که اسلام یک دین سیاسی است آن وقت طبیعتا رهبران دینی و یا هرکسی که گفت من رهبری این دین را بر عهده دارم دیگر نمیتواند غیر سیاسی باشد. تعبیری که حضرت امام دارد این است وقتی شما قرآن را میخوانید بیشتر از اینکه با آیات عبادی قرآن مواجه بشوید به آیات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی از این دست مواجه میشوید چرا که قرآن یک کتاب جامع است. کسی که بگوید من میخواهم رهبری دینی را داشته باشم که سیاسی است، ولی خودش سیاسی نباشد، نمیتواند راهبری و پیشوایی بکند.
مقام معظم رهبری دقیقا بروی این نکته دست گذاشتهاند و میفرمایند اگر علما و حوزههای علمیه ما سیاسی نباشند نمیتوانند راهنمایان خوبی برای مردم باشند.
وقتی که مردم به حضرت امیر فشار میآورند، حضرت امیر فرمودند اگر نبود که خدا از علما عهد و پیمان گرفته در برابر ظلم ظالم و مظلومیت ضعفا سکوت نکنند، حکومت را قبول نمیکردم. من سوال میکنم عالمی که سیاسی نباشد میتواند در برابر ظلم ظالم آن هم در دنیای ما که حتی ظلمها هم پیچیده شده است اقدامات لازم را انجام دهد؟
تایید بیانات مقام معظم رهبری به عبارتی بیان دیگر این روایت است که حضرت امیر میفرماید: «العالم به زمانه لا تهجم اللوابس»
کسی که عالم و آگاه به زمانش باشد اتفاقاتی که روشن نیست به او هجوم نمیآورد. کسی که بنا است رهبری جامعه و مردم را داشته و خودش آگاه به زمانهاش نباشد نمیتواند رهبری کند.
یک جا باید یک اقدام سریع میکردیم، کند عمل میکنیم؛ یک جا باید مینشستیم، فریاد میزنیم. در باب مثال تفاوتی که شیخ فضلالله نوری در مشروطه خواهی با علمای نجف داشت دقیقا در همین مورد بود. ایشان در پایتخت کشور اسلامی و در قلب مشروطه خواهی بود، از نزدیک میدید که جریان مشروطه خواهی دارد به دست روشنفکرها اداره میشود و اینها به فکر سکولاریزه کردن و منزوی کردن دین هستند. ایشان به این نگاه رسید که در این جا ما باید سریع اقدام کنیم و فرصت را از دست ندهیم و در واقع مجلس قانون گذاری و جریان مشروطه خواهی را مشروط کنیم به مشروعه بودن. اما علمای نجف چون در وسط میدان نبودند و این آگاهی لازم را نداشتند آنجا به یک فرصت سوزی میرسیم و بعد میفهمیم که این همه جنگیدیم برای مشروطه خواهی و در نهایت هیچ بهرهای نصیب ما نشد.
فارس: یکی از دلایل مهم نگرانیهای عمیق رهبری بحث انزوای روحانیت است که شما فرمودید که یکی از مهمترین دلایلش همین شان روحانیت و شان دین است که این انتظار از آن میرود. شما فکر میکنید با توجه به اتفاقاتی که در جهان اسلام و در حوزههای مختلف میافتد و جنگهایی که در حال انجام است و خیز جریان تکفیری وهابیت، برای اینکه خدای نکرده ما به انزوا مبتلا نشویم و از آن دور باشیم و بتوانیم نقش موثری را در این باره ایفا کنیم باید چه رویکردی را اتخاذ کرده و به چه سمت و سویی حرکت کنیم؟
اکبرنژاد: در فضای بین الملل اتفاقات سریع و شتابان و فراوان در دنیا اتفاق میافتد و این در حالی است که ما معتقدیم تنها مذهب و تنها مکتب صحیح ما هستیم. کسی که این اعتقاد را در مورد خودش دارد، میتواند نقش خود را در جامعه بین الملل نادیده بگیرد؟ این شدنی نیست و حتما باید حضور فعالی در عرصه بین الملل داشته باشد .
شما نگاه کنید رقیب با پشتوانه فکری و یک اتاق فکر قوی در حال برنامه ریزی، و طراحی است و به سراغ دنیای اسلام میآید، نه از الان بلکه از ۳۰۰ سال پیش و به ویژه از ۲۰۰ سال پیش و به صورت اخص در همین ۱۰۰ سال اخیر دمار از روزگار دنیای اسلام در آورده است. شیعه و سنی را به جان هم انداختهاند، در خود شیعه اختلافات را دامن زده اند و به تعبیر حضرت امام در صحیفه نور میفرمایند از دویست سال قبل استعمار تلاش کرد تا حتی در حوزههای شیعی به ما بقبولاند که دین از سیاست جداست. ببینید طمعشان تا کجاست؟ خود پایگاه شیعه را هدف قرار داده است.
برای مثال خود انگلستان در اصطلاحی که بین کارشناسان و تحلیل گران بینالمللی دارند، میگویند فیضیه خارج از ایران و فیضیه اروپا؛ این سخن خیلی معنا دارد. فکر میکنید اینها پول مفت دستشان بود که اجازه بدهند فرض کنید علمای شیعه آن جا مدرسه بزنند، حوزه بزنند و کلی طلبه تربیت کنند، یا نه خواب و خیال دارند . در اوج التهاباتی که در دنیای اسلام است یک دفعه میبینید از یک طرف جریان افراطی سنی را با عنوان داعش و وهابیگری درست میکنند و از طرف دیگر شیعه انگلیسی را درست میکنند و به اختلافات دامن میزنند.
حوزه اگر بخواهد خط هدایت اهل بیت را بینالمللی کند، باید منسجم باشد و کاملا بتواند خود را مدیریت کند و نگاههای جهانی داشته باشد. حضرت امام جملهای دارند در منشور روحانیت، میفرمایند: فقیه نه تنها باید زمان خود را بشناسد، بلکه باید ده بیست سال از زمان خودش جلوتر باشد و بتواند حوادث را پیشبینی کند.
فارس: لازمه اینکه ما بتوانیم آینده را پیشبینی کنیم و جلوتر از زمان باشیم و این قدر منفعل در برابر اتفاقات نباشیم چیست؟
اکبر نژاد: عوامل زیاد و اتفاقاتی باید بیفتد، اما مادر تمام اتفاقات این است که حوزه به رسالت جهانی خود توجه داشته باشد.
فارس: با توجه به این سخن، شما فکر میکنید که همین گردهمایی اعتراض آمیز که حوزه برگزار میکند نمیتواند کارایی بهتری داشته باشد که تاثیر گذار تر باشد در جهان اسلام، آیا به همین مقدار باید اکتفا کند؟ چه نقشی باید داشته باشد؟
اکبرنژاد: من اگر بخواهم راحت با شما صحبت کنم میگویم این مقدار از تجمعات کار اختصاصی روحانیت نیست، کاری است که همه وظیفه دارند، دانشجو و استاد دانشگاه هم باید این کار را انجام دهند. وقتی شما میگویید حوزه باید اقدام کند یعنی کاری که خاص این جریان است و آن اقدام مشترک است.
فارس: چه اقدامی؟
اکبرنژاد: حوزه باید رسالت جهانی را متناسب با ساختار درونیش شکل دهد. وقتی شما جهانی نگاه کردید، ساختار درونیتان عوض میشود، محتوا و روشهای علمی شما هم تغییر میکند و تنوع علوم و رشتهها هم افزایش پیدا میکند. برای همین است که مقام معظم رهبری تاکید بر تخصصی شدن دارند، چون تا تخصصی نشویم نمیتوانیم به مسائل جهان اسلام بپردازیم. این یک طرف قضیه است که بحث داخلی حوزه است و بحثهایی است که حضرت آقا و همین طور دلسوزان حوزه مدام پیگیر تحول حوزه هستند دقیقا بر همین جریان است.
اما در فضای بیرون چه کارهایی باید انجام بشود آنجا هم کارها زیاد است، من بخواهم یکی دو مورد را به طور خاص عرض بکنم. برای مثال قضیه شیخ عیسی قاسم پیش آمده است به عنوان یکی از نمونههایی که شما فرمودید. حوزهای میتواند در همین قضیه به دولت عربستان و بحرین و جوامع بینالملل فشار بیاورد که این حوزه انسجام جهانی دارد. من واقعا احساس کمبود دارم وقتی به این موضوع فکر میکنم. واتیکان کل جریان مسیحیت در دنیا را مدیریت میکند این مهم است. مثلا فرض کنید در کشور ما در یک منطقه مسیحینشین تمام کلیساهایی که هست، همه از یک نقطه کد میگیرند. سیاستشان تماما از یک نهاد و هماهنگ است. شما حساب کنید و نگاه کنید به فضای شیعه آیا شیعه همین طور است؟ حوزههای ما شبکه جهانی ندارند، یعنی روشن نیست که اگر امروز بزرگان حوزه ما تصمیمی گرفتند این تصمیم چطور انتقال پیدا میکند به شیعهای که در کل دنیا وجود دارد. برای همین وقتی میخواهیم اقدام کنیم با هم نمیتوانیم فشار بیاوریم، نمیتوانیم به همه دولتها فشار بیاوریم، بر همه جریانها تاثیر بگذاریم و از طریق اینها یک قدرت ایجاد کنیم. اما اگر حوزه ما این انسجام را داشت ما در همه جا و در همه کشورهای شیعه میتوانستیم برنامههای موثری را دنبال کنیم قطعا اثرگذاری بیشتری را شاهد بودیم.
ما واقعا باید این را قبول کنیم که تا وقتی شیعه و سنی مستقل عمل میکند هر دو ضعیف هستند. در دنیای سیاست و دنیای بین الملل شیعه و سنی مکمل هم هستند. سنیها تفکر جهادی شیعه را ندارند، ولی در عوض جمعیت زیادی دارند. شیعهها در اقلیت هستند به ویژه در کشورهایی که مسلمان کم است شیعه خیلی کمتر است، ولی در عوض تفکر امید آفرین و منطقی و در کنار آن تفکر حسینیوار دارد و وقتی این موارد در کنار هم قرار میگیرند، شیعه میتواند جریان اهل سنت را به سمت جهاد ضد استکباری راهنمایی کند و اهل سنت هم میتواند از آن بدنه وسیعی که در دنیا دارد، کمک بگیرد و این پیام آزادیبخش و معتدل را منتقل کند.
ائمه اطهار بدون استثناء تاکیدات زیادی بر این انسجام و اتحاد داشتند و میفرمودند در نمازهایشان شرکت کنید و در تشیع جنازههایشان بروید و از مریضهایشان عیادت کنید و به هم خوبی و نیکی کنید. اگر حوزه علمیه قم با دانشگاه الازهر مصر و با حوزههای علمیه دیگر اهل سنت در مناطق دیگر و با حوزه نجف یکپارچه میشدند، ببینید چه قدرت وسیعی داشتند، هم در کنترل داعش هم در کنترل آل خلیفه و امثال اینها. باید حوزه علمیه قم با همکاری جامعةالمصطفی شبکه نخبگان و رهبران شیعی جهان را آگاه کرده و با همراهسازی علما و بزرگان اهل سنت در تقابل با ظلم و نیرنگ حکام آل خلیفه بهپا خیزند و نمایشی وحدت بخش در تقابل با دیکتاتوری آل خلیفه را نمایش دهند.