منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / علمی / گزارش و مستندات نشست ها / مشروح نشست۵: نقد مکتب اصولی شیخ انصاری(ره)-۳

مشروح نشست۵: نقد مکتب اصولی شیخ انصاری(ره)-۳

گزارش روز سوم و پایانی همایش نقد مکتب اصولی شیخ انصاری(ره)

آغاز مجلس با نور قرآن و کلام قاری محترم تزیین شد: «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما»

بعد از تلاوت قرآن نوبت به مجری جلسه (حجت الاسلام مذهب دار) رسید؛ ایشان با توجه به مناسبت پیش آمده و عکس العمل ناشایستی که در برابر برگزاری این همایش کاملا علمی، از سوی مسئولین حوزه دیده شد،  بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) پیرامون آزاد اندیشی و گلایه ی حضرتش از عدم اجرایی شدن این کرسی ها در حوزه علمیه را قرائت کردند.

گویا حضرت آقا نیز از اجرایی شدن این امر توسط بدنه ی مدیریتی حوزه علمیه ناامید گشته اند. لذا آن را به طللاب دغدغه مند محول کردند تا شاید گفتمان آزادفکری و رهایی از تحجر هرچه زودتر از حوزه رخت بندد.

رهبری عزیز به این نسل (حوزویان عصر انقلاب اسلامی) امید بسیاری دارند.

“همین که این نسل از افراط و تفریط رنج می برد … خود فی نفسه یک پیروزی و دستاورد است. “(بیانات / ۱۳۸۱)

بعد از آن از حجت الاسلام والمسلمین اکبرنژاد دعوت شدند تا مباحث خود را پیرامون نقد مکتب اصولی شیخ انصاری (ره) آغاز کنند.

ایشان در ابتدا با حمد و سپاس خداوند متعال کلام خود را آغاز نمودند؛ سپس از جمع حاضر بخاطر زحمت مضاعفی که بابت جابجایی مکان جلسه متحمل شدند تشکر نمودند.

حجت الاسلام والمسلمین اکبر نژاد این تذکر را دادند که مباحث، همچون دو روز گذشته، کاملا علمی و دقیق هستند و از حضار خواستند که با دقت و جدیت مطالب را پیگیری کنند.

سپس بیانات خود را با یادآوری مطلب قبل این گونه آغاز کردند که: انسان ها بصورت وجدانی و اولیه دنبال قوی ترین معرفت ممکن نوعی هستند. اما سوالی در این میان مطرح می شود و آن اینکه اگر در مسأله ای دست ما از امارات عقلایی (قوی ترین معرفت ممکن) خالی بود، تکلیف چیست؟

پاسخ به این سوال نکته ای کلیدی است که به شدت در فقه -مخصوصا فقه حکومتی- تاثیر گذار است. در اینجا دو مبنا وجود دارد: یکی مبنای شیخ انصاری(ره) و دیگری مبنایی که عرض خواهد شد،.

روش مشهور در برخورد با مسائل فاقد اماره

بر طبق مبنای شیخ انصاری(ره) اگر به اماره ی عقلایی (مثلا ظن ۹۰ درصد) نرسیدیم ولی دلیلی در دست داشتیم که به ما ظن ۸۵ درصدی می دهد، ما آن را نادیده گرفته و لاجرم به سمت برائت سقوط آزاد خواهیم داشت.

بطور مثال اگر روایتی در یک مسأله باشد که اشکالات جزئی داشته باشد، طبق مبنای شیخ این روایت کنار می رود و برائت جاری می کنیم. گویا در این مسأله هیچ روایتی نداریم.

روش صحیح در برخورد با مسائل فاقد اماره

دلیل اول: رجوع به وجدانیات خود

مدیر موسسه تحقیقاتی فقاهت و تمدن سازی اسلامی در اشکال و نقد این مبنا چنین گفتند: شما را به تفکر در عرصه ی زندگی خود رجوع می دهم، آیا در متن زندگی خود اگر علایم عقلایی (نه وهمی) خوف آور مبنی بر ضرر یا خطری برایتان حاصل شود، اقدام نمی کنید؟ و حرکت خود را معلق به خبر یقینی می کنید؟ یا اینکه با استقرار خوف بر خود رفتاری مطابق با احتیاط را لازم می دانید تا مبادا گزندی ببینید؟

ایشان که طبق معمول در پاسخ های خود از بدیهیات و فطریات شروع می کنند، برای روشن تر شدن بحث چند مثال زدند:

مثال: اگر به به شما گفته شود که در این مجلس دو عقرب دیده شده (خبر غیر حتمی)، آیا باز هم آسوده می نشینید و می گویید: تا با چشم خود نبینم اقدام نمی کنم؟

مثال: چرا قانون ما را ملزم می کند که در هوای برفی زنجیر چرخ همراه داشته باشیم؟ مگر علم اجمالی به وقوع خطر برای خود داریم؟

ایشان در پاسخ گفتند: طبیعی است که ما برای اقدام منتظر اماره نمی مانیم؛ یعنی همین که احساس خطر برای ما عقلایی باشد اقدام خواهیم کرد. و نام این عملکرد فطری بشری را اصالت احتیاط عندالخوف می گزاریم.

در نتیجه ما یک دفعه سقوط آزادی بنام برائت نخواهیم داشت بلکه در این میان یک لایه ی میانی وجود دارد بنام احتیاط.

دلیل دوم: نگاه به رفتارهای بشری (بنای عقلا)

حجت الاسلام اکبرنژاد برای تبیین دومین دلیل خود گفتند: در نگاه به غیر خود می یابیم که این مطلب از بناهای عقلایی مستقر من لدن حضرت آدم تا قیام قیامت است، بنایی که انحصار به کافر و مسلمان ندارد و همه ی عقلای بشر بالاتفاق عندالخوف طریق  احتیاط را پیشه می کنند.

مثال: اگر احتمال حمله به کشور برای فرمانده ی ارتش بوجود آمده باشد،  آیا منتظر علم یقینی می شود یا کل ارتش چندهزار نفری را به حالت آماده باش در می آورد؟ آیا صرف همین احتمال برای تمام بودن حجت علیه وی کافی نیست تا در صورت عدم اقدام ملامت و مؤاخذه گردد؟ حتی اگر حمله ای صورت نگیرد ولی مافوق وی بفهمد که چنین احتمالی بوده ولی فرمان آماده باش صادر نشده، وی را برکنار و بازخواست نخواهند کرد؟

دلیل سوم: عقل

ناقد مکتب اصولی شیخ اعظم، دلیل عقلی این مسأله را تحلیل بنای عقلایی دانست و گفت: عالم دنیا، عالم کسر و انکسارات است؛ از اینرو در بسیاری از موارد از روی یقین و علم، متوجه خطرات پیرامون خود نمی شویم و از چشم ما مخفی می ماند. برای همین اگر احتیاط نکنیم دچار آسیب های جدی و اختلال نظام خواهیم شد.

مثال: بسیاری از قوانین راهنمایی و رانندگی از باب احتیاط عندالخوف وضع گردیده است. این قوانین وضع شده اند تا انسان را از خوف و حرکات خطرآفرین به دور نگه دارد؛ گرچه یقین به تصادف نیست ولیکن همین مقدار که امکان خطر دارد کافی است برای پرهیز.

دلیل چهارم: نقل

حجت الاسلام اکبرنژاد با بیان این نکته ی مهم که احتیاط، دائرمدار خوف است نه علم اجمالی، وارد بحث روایی گردید و گفت: آیات و روایات فراوان مؤید این مطلب فطری است و بنده مبهوتم از اینکه بخاطر یک شبهه، این همه روایت نادیده گرفته یا توجیه می شود.

روایات باب احتیاط چندین برابر روایات باب برائت است؛ ولی چگونه شیخ به این مسأله ی عقلی منتقل نشده است؟

آیات زیادی اقدام را متوقف بر خوف کرده نه علم، حتی علم عرفی را لازم ندانسته:

  1. لاتلقوا بایدکم الی التهلکة (بقره ۱۹۵)
  2. وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا (نساء ۳۵)
  3. فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (بقره ۱۸۲)
  4. فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (بقره ۲۳۹)

دلیل پنجم: سیره ی عملی فقها

این فاضل ارجمند در تکمیل ادله ی خود به سیره ی عملی فقها و اینکه بین سیره ی عملی و  مبانی اصولی آنها تفاوت زیادی است اشاره کردند و گفتند: آقایان در اصول رأى به برائت می دهند؛ ولیکن در عرصه ی فقه احتیاطی عمل می کنند.

حجت الاسلام اکبرنژاد در ادامه مباحث خود به نقد آرای مخالف پرداختند و از نقص تفسیری به عنوان علت این اشکالات یاد کردند.

مجرای احتیاط از نظر شیخ انصاری

ایشان درباره مجرای احتیاط از نظر شیخ گفتند: شیخ انصاری احتیاط را دائرمدار علم اجمالی می داند؛ چراکه وقتی یقین به اشتغال ذمه حاصل شود، نیازمند برائت یقینی است و عقل اطاعت مولا را واجب می داند. درنتیجه جایی که بیان نباشد، عقابی نیست چراکه در غیر این صورت مستلزم عقاب بلابیان خواهد بود.

مجرای احتیاط نزد اخباریون

اخباری ها احتیاط را صرفا در شبهات تحریمیه واجب می دانند و عمده ی ادله ی آنها روایاتی است که از لفظ”محرمات” استفاده کرده (از جمله: من ترک الشبهات نجا من المحرمات) و با این استناد حتی شبهات موضوعیه را خارج می کنند؛ البته یک دلیل عقلی نیز ذکر می کنند ولی دلیلشان اعم از ادعای آنهاست. دلیل عقلی آنها عبارت است: عقل دفع ضرر محتمل را واجب می داند.

اشکال به دلیل عقلی شیخ انصاری و اخباریون

متاسفانه هر دو دسته تبیین ناقصی از دلیل عقلی داشته اند: اشکالی که به اخباریون وارد است، این است که عقل دفع هر ضرری را واجب نمی داند؛ بلکه تنها جایی که خوف عقلایی باشد احتیاط و توقف می کند وگرنه منجر به عسر و حرج و اختلال نظام خواهد شد.

اما اشکال وارد به دلیل شیخ: این قاعده (عقاب بلا بیان) تعبدی نیست؛ بلکه این بیان لفظی یک قاعده ی عقلی است؛ در نتیجه حق نداریم با قواعد لفظی آن را تفسیر کنیم. برای تبیین کامل بحث به این مثال ها توجه کنید:

  1. عقل در جایی که عبد، نسبت به امر مولا در جهل مرکب است -و مقصر نباشد- عقاب را قبیح می داند.
  2. در جایی که مولا کوتاهی کند و تعمدا مطلب را نگفته باشد، عقاب قبیح است.
  3. اگر عبد احتمال ضعیفی نسبت به امر مولا دهد(احتمال غیر عقلایی) در اینجا نیز عقاب قبیح است.
  4. اما اگر مولا در مقام تعلل نبوده و یا مثل حضرات ائمه منتظر سوال پرسیدن پیروان خود بوده باشد، در چنین شرایطی برای عبد، خوف عقلایی حاصل شود و نپرسد عقاب او مذموم و قبیح نیست.

در واقع می توان گفت خوف عقلایی مصداق بیان می باشد و جایی که چنین خوفی حاصل شود دیگر نمی توان ادعای عدم بیان کرد.

خدشه در تفسیر روایات باب برائت

ایشان تصریح کردند که ما در مقام تفسیر دچار اشکال و خدشه ایم؛ مثلا اگر ما احتیاط عندالخوف را از وجدانیات بشر بدانیم و با این انتباه به تفسیر روایات باب برائت بپردازیم قطعا برداشت ما تفاوت بسزایی خواهد داشت تا اینکه به این امر صرفا تعبدی نگاه کنیم.

در واقع چون امام معصوم(ع) با انسان صحبت می کند مطالب عقلایی و وجدانی را به او واگذار می کند و از گفتن هر مطلبی پرهیز می کند.

ایشان درباه روایات باب برائت گفتند: در بسیاری از این روایات روشن است که شخص سائل وسواسی بوده است؛ یا اینکه مساله از جنس طهارات و نجاسات بوده(در این باب شارع مسامحه بسیاری دارد) فلذا این ها مستندات قابل اعتمادی برای کنار نهادن احتیاط و رو آوردن به برائت نیستند.

در نتیجه وقتی دلیل عقلی، عقلایی و وجدانی ناظر به احتیاط عندالخوف است، باید از همین زاویه وارد روایات این باب شد تا دچار بدفهمی نشویم.

متاسفانه شیخ انصاری(ره) با یک نگاه ریاضی(صفر و یک) وارد اصول شده است و این گونه تحلیل می کند که یا در یک مساله اماره داریم و یا نداریم؛ در نتیجه در حالت فقدان اماره برائت جاری می کنیم. متاسفانه شیخ(ره) در شبهات موضوعیه نیز صفر و یکی به مساله نگاه کرده و ورود عقلایی ندارد؛ چرا که مساله را به شبهات محصوره و غیر محصوره تقسیم می کند و صرفا در شبهه ی محصوره قائل به احتیاط است.

اشکالی که اینجا وارد است این مطلب است: اگر به ما گفته شود در کل شهر قم، دو قصابی وجود دارد که ذبح شرعی نمی کنند و ما دلیلی ۷۰ درصدی داشته باشیم که قصاب محل ما یکی از آن دو است، آیا بازهم برائت جاری می کنیم یا اینکه خوف عقلایی ما دستور به توقف می دهد؟ پس بالوجدان در می یابیم که عقل حتی در شبهات غیر محصوره وقتی خوف عقلایی باشد دستور توقف و احتیاط می دهد.

مرحله ی سوم: احتمال ضعیف

مدیر موسسه ی فقاهت پس از تقسیم حالات مکلف به یقین و شک مع الخوف ، به تبیین سومین حالت یعنی شک و احتمال ضعیف پرداخت و با بیان اینکه در این حالت نوبت به اجرای اصول عملیه می رسد گفت: در اینجا ما به نحوه ی ورود به اصول عملیه صحبت داریم. شیخ(ره) و اتباع ایشان اصول عملیه را یا تعبدی دیده اند و یا اگر عقلی دیده اند، آن را با یک سری دلایل عقلی دیگر بحث کرده اند.

ایشان با عقلی دانستن مساله ادامه دادند که دلیل اصلی اصول عملیه عبارت است از اصالت دلیل؛ سپس در تشریح اصالت دلیل گفتند: انسان برای اقدام یا ترک دلیل می خواهد و اقدام بدون دلیل را سفیهانه می داند. حال ما برای اثبات برائت نیازی به عقاب بلا بیان نداریم بلکه با اصالت دلیل براحتی می توان آن را اثبات کرد. همچنین در استصحاب طبق اصالت دلیل می گوییم که تغییر نیازمند دلیل است در نتیجه تا زمانی که علم و یا خوف عقلایی تغییر نباشد استصحاب حالت اولیه ی هر شیء ثابت است. در تخییر نیز برای عمل به یک طرف دلیل می خواهیم و در نتیجه وقتی دلیل نباشد حکم به تخییر می کنیم.

ناقد مکتب اصولی شیخ انصاری(ره) در پایان بحث خود گفتند: ما باید آبشخور بحث ها را پیدا کنیم؛ علت بسیاری از مباحث علمی ما بخاطر غفلت از این مساله است. فلذا دچار خطا و انحراف علمی می شویم. ایشان در ادامه با نقد کتب درسی به این مطلب اشاره داشتند که کتاب علمی کتابی است که توان حل مسائل روز جامعه را داشته باشد؛ نه اینکه یک موسسه ی تخصصی فقه و اصول ۶ ماه از عمر طلبه را صرف بحث از بول ابل کند. ایشان با تذکر به طلاب جوان گفتند پیگیر اصل تحول در حوزه باشید تا حوزه از این حالت رخوت و دوری از جامعه نجات پیدا کند و تا آن زمان، این پیگیری رسالت تک تک ماست.

خلاصه آیات و روایات و مطالبی که به آنها استناد شد.

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)