منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show

عصر رکود

تحول و نو آوری در همه ی علوم وجود دارد. در تمامی رشته ها دانشمندان علم در تلاش هستند به علم حرکتی بدهند. علم دین نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. شیخ طوسی، علامه وحید بهبهانی، محقق حلی، شیخ انصاری و سایر علما در تلاش بودند نوآوری هایی تولید و علم را از رکود در آورند. اما در زمان فعلی شاهد هستیم اکثر علما برهمان روش شیخ متوقف شده و معتقد هستند شیخ فقاهت را در قله برده و خاتم الفقها و المجتهدین میباشد. ایشان معتقدند روش فهم دین فعلی، دوره پر نشاط خود را به سر می برد.

اما برخی در مقابل این باور را غلط می دانند و معتقد به رکود علمی در دوره ی حاضر هستند. و تحول در روش فهم دین را خصوصا پس از انقلاب امری ضروری میدانند. در این میان برخی از علما نیز این نکته را متذکر گردیده اند:

رهبر معظم انقلاب که خود پرچم دار تحول میباشند میفرمایند:

فقاهت يعنى شيوه ‏ى استنباط. خودِ اين هم به پيشرفت احتياج دارد. اينكه چيز كاملى نيست؛ بلكه‏ متكامل‏ است‏. نمی شود ادعا كرد كه ما امروز ديگر به اوج قلّه ‏ى فقاهت رسيده‏ايم و اين شيوه، ديگر بهتر از اين نخواهد شد. نه؛ از كجا معلوم است؟ «شيخ طوسى»- ملّاى به آن عظمت- فقاهت داشت. فتاواى ايشان را در يك مسأله‏ ى فقهى ببينيد! امروز، كدام مجتهد حاضر است آن‏گونه بحث كند؟ آن فتاوا، ساده و سطحى است. مجتهدِ امروز، هرگز راضى نمى‏شود آن طور كار كند و استنباط نمايد.[۱]

محمدهادی معرفت:

به عقیده من، فقه ما از زمان صاحب جواهر تا کنون در حال رکود است و در جا می زند و قدمی برای پیشرفت آن با زمان و مکان برداشته نشده است. فقهای بزرگ، امثال امام (ره) قدم هایی برداشته اند، آن هم در زمانی که اداره حکومت دست ما نبود. اگر امام (ره) در این زمان آن نظریات فقهی را عمل می کرد، شاید خیلی نظریاتش ـ مثل این که خیلی از نظریاتش هم عوض شد ـ تغییر می کرد[۲]

شهید مطهری:

بدون شکما از نظر فقه و اجتهاد در عصری شبیه به عصر شیخ طوسی زندگی می کنیم، دچار نوعی جمود و اعراض از مواجهه با مسائل موردنیاز عصر خود هستیم. ما نمی خواهیم زحمت گام برداری در راه های رفته را برویم و جاده های هموار و کوبیده را بپیماییم. ما ترجیح می دهیم راه هفتصدساله حل شبهه «ابن قبه» را طی کنیم، و حال این که امروز صدها شبهه از شبهه ابن قبه مهم تر و اساسی تر به زندگی عملی خود داریم. شیخ الطایفه هایی برای قرن چهاردهم ضروری است که اولاً: با ضمیری روشن نیازهای عصر خویش را درک کند؛ ثانیاً؛ با شجاعت عقلی و ادبی از نوع شجاعت شیخ الطایفه دست به کار شوند؛ ثالثاً: از چهارچوب كتاب و سنت خارج نگردند.[۳]

حجه الاسلام و المسلمین احمد عابدی از اساتید و فضلای قم میفرمایند، تابعین شیخ حتی در نحوه ی چینش مطالب نیز از او تبعیت کرده اند:

 

در سبك و نوع و ترتيب مباحث اصولي و فقهي روش شيخ همچنان الگوست ما قرايني داريم كه شيخ خود، كتاب مكاسب را به گونه‏ اي ديگر، تدريس مي‏ كرده است، اما در چينش نهايي چون روش كنوني (ترتيب فعلي مكاسب) را انتخاب كرده، همه از او پيروي كرده‏ اند. اينك به چند نمونه از تبعيت فقهاي متأخر از روش شيخ انصاري اشاره مي‏كنيم:

الف: شيخ در مكاسب بحث از بيع كلب صيد و ماشيه را مطرح و بحث ربا را متعرض نشده است. اينك نيز در درسهاي خارج، بحث از بيع كلب به صورت گسترده مطرح مي‏شود و معاملات ربوي متروك مانده‏اند.

ب: در بحث استدلال بر حجيّت خبر واحد به آيه نبأ شيخ مي‏ فرمايد: «فلنذكر اولاً ما لا يمكن الذبّ عنه». با اينكه اين كلام غلط است و كاملاً خلاف مقصود شيخ را مي‏ رساند، ولي همه از او پيروي كرده و همين غلط را به كار مي‏ برند. زيرا كلمه «ذبّ» به معني دفاع و حمايت است و اشكال غير قابل دفاع يعني اشكالي كه آنقدر رسوا و ناصحيح است كه هيچ كس از آن نمي‏تواند حمايت و دفاع كند. در حالي كه مقصود شيخ آن است كه اين دو اشكال غير قابل دفع هستند و پاسخ دادن به آنها ممكن نيست.

ج: در باب استصحاب، آنجا كه شيخ اعظم يازده قول را نقل مي‏كند، چنان قوي و مستدل به پاسخ آن اقوال مي‏پردازد كه پس از شيخ، همه اصوليون همان پاسخها را پذيرفته و ديگر كسي متعرض صحت و سقم آن اقوال نمي‏گردد، گرچه همه منسوخ شده باشند.

د: شيخ اعظم بحث از قاعده فقهي «لاضرر» را در پايان مبحث شرايط اصول عمليّه و قبل از ورود در بحث استصحاب قرار داده است و تقسيم حكم به وضعي و تكليفي را در باب استصحاب آورده است. ديگران نيز از او پيروي كرده‏اند؛ با اينكه شايد بهتر بود كه اينها را در جاي ديگري قرار داد.

ه: شيخ بحث ولايت فقيه را در پايان بحث از شرايط متعاقدين و بحث بيع فضولي آورده، با اينكه با باب قضا و حدود بيشتر مناسبت دارد. اما ديگران نيز در اين جهت از او پيروي كردند. دهها نمونه ديگر از اين قبيل مي‏توان پيدا كرد

در بخشی دیگر مقاله به پیروی از روش استدلالی شیخ اشاره میکنند:

قدرت استدلال و استحکام روش فقهی شیخ موجب شده که پس از او هیچ روش جدیدی در فقه پدید نیاید و گرچه شیخ شاگردان آزاد اندیش و بزرگی تربیت کرد که در استدلال و فتوا تابع شیخ نبودند، اما در روش بحث و استدلال نه تنها شاگردان او بلکه تا امروز بیشتر فقها مقلد و تابع اویند.[۴]

یا در جایی دیگر در همین مقاله میفرمایند

[۱] نرم افزار حوزه و روحانیت ص ۶۷۶

[۲] روزنامه اطلاعات، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۷۵، ص ۷ ـ پرسش و پاسخ در زمینه علوم اسلامی با آیت الله معرفت

[۳] تکامل اجتماعی انسان،۱۸۹

[۴] آینه پژوهش، ش۲۷، مقاله«شیوه شیخ در فقاهت» استاد عابدی

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

1 دیدگاه در “عصر رکود

  1. علی گفت:

    عرض سلام و ادب خیلی خوب بود.

    ۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)