منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / گفتمانی / ویژه تحول / رکن اساسی حوزه
بررسی فقه مطلوب در حوزه

رکن اساسی حوزه

پزشکان برای تشخص بیماران، انسان سالم را معیار قرار می دهند. خصوصیات افراد سالم را شاخص قرار می دهند و بر اساس آن انسان ها را می سنجند. هرچقدر با آن ملاک همخوانی داشته باشد، به سلامتی نزدیک تر است و بالعکس. روش سنجش دیگران با شاخص مطلوب، منحصر در پزشکی و سنجش بیماران نیست. در واقع سنتی است که انسان ها همیشه نگاه به مطلوب دارند و رشد را در پیشروی به سمت آن می دانند.

سنت سنجش اشیاء با شیء مطلوب، درباه هرچیزی که از واقعیت محظوظ باشد، جاری است. هر شیء واقعی می تواند زنده یا مرده باشد. هم رشد و نکس دارد، و هم قوت و ضعف. تاثیر می گذارد و تاثیر می پذیرد. سالم و بیمار می شود. هم نشاط و شادابی را تجربه می کند و هم کسالت و انزواء را. بنابراین هر شیء واقعی را می توان با شاخص مطلوبش سنجید و پیشروی یا پسروی او را مشاهده کرد. به صورت طبیعی کسی می تواند رشد داشته باشد که زنده باشد و قوی؛  وگرنه، از درخت خمود و خشک شده، کی میوه ثمر آید؟ از انسان کسل و بیمار، چگونه می توان انتظار حرکت و ترقی داشت؟ کسی که در لاک خود خمیده، می تواند باعث سرافرازی خود و دیگران شود؟ هرگز چنین نخواهد بود. این سنت هیچ گاه تغییر نخواهد کرد.

سنت برابری پیشرفت و پسرفت دانش و دانشمندان، بر سر فقه هم سایه می گستراند و به مقایسه ی او و وضع مطلوب می نشیند. فقه مانند هر دانشی حیات و ممات دارد و رشد و نکس می پذیرد. گاه بانشاط است و  گاه رخوت زده می شود. وضع مطلوب و نامطلوب دارد. سلامتی و بیماری را تجربه می کند.

یکی از واقعیت های زندگی انسان علم و دانش اوست. دانش بشری حظی از وجود دارد و در کنار اشیاء دیگر، بر زندگی وی تأثیر مثبت و منفی می گذارد. حتی از شرایط زندگی انسان تاثیر می پذیرد. اگر علمی حیات مترقی داشته باشد و از نردبان رشد بالا رود، به همان نسبت، بشر را نشاط می بخشد. اما اگر منزوی باشد و رخوت زده، دست و پای بشر را می بندد و اسباب عقب ماندگی را فراهم می کند.

هر دانشی مکانی دارد و سربازانی که جویای اویند. ایشان نگهبانان علم اند. مانند باغبانی که علف های هرز را هرس می کند، غبار عقب ماندگی و تحجر را از روی دانش می روبایند. همسان مادری دلسوز که فرزند خود را بالنده می کند، علم را پرورش و بالنده می کنند. عالمان، چشم و چراغ دانش به حساب می آیند و معرف آن به دیگران. هم، آنها را به آن دانش می شناسند و هم، دانش را به آنها. مانند دو کلمه همراه یکدیگر هستند. مثل اسلام و محمد (ص). مانند فیزیک هسته ای و انیشتن. شیمی و مندلیف. فلسفه و طباطبائی(ره). علامه طباطبائی باری دیگر فلسفه را جان تازه بخشید و جامه ی آن را از أنگهای غربی و شرقی پیراسته ساخت. همه ی علوم، سنت نانوشته ای دارند. تا زمانی که دانشمندان رمقی در بدن دارند و جان خود را به جان علم هدیه می کنند، علم نفس می کشد و نام عالمان هم در کنار آن ماندگار خواهد بود و اگر علم آموزان به کسلی و رهبانیت مبتلی گردند، علم هم دچار گزند بیماری ها و آفت ها خواهد گردید. هردو باهم پیشرفت و پسرفت دارند.

بین علوم، فقه از با ارزش ترین آنهاست. برنامه ی جامع زندگی که بایدها و نبایدهای اعمال را تعیین می کند. ضرورت و جذابیت او، علت کثرت خواهان او در تاریخ است. ضروری است؛ زیرا انسان در هیچ لحظه و حالتی از زندگی خویش، بی نیاز از او نیست. جذابیت دارد چون در همه مسائل زندگی رودی روان است. پاک ترین انسان ها در سرزمین او قدم زدند. کمتر دانشمند اسلامی است که مدتی برسرِ سفره ی او ننشسته باشد. برای همین است که فقه در بین دانش ها، سنگین ترین گنجینه را دارد. حتی بوعلی سینا و ملاصدرا که سرداران حکمت اند، یک فقیه هم به شمار می آیند. یا ابوریحان بیرونی که ستاره ی نجوم است، از رصد فقاهت غافل نشده.

این روزها حال و اوضاع فقه و فقیهان چگونه است؟ چه دورانی را تجربه می کنند؟ با نشاط اند یا رخوت زده؟ خرسندند یا ناخرسند؟ شکوفه های جدید فقه کجا روییده؟ نو فقیهان بر کدام قله ی فقه پرواز می کنند؟ رشد و نکس هردو چه میزان است؟ پویایند یا راکد؟ در میدان مقابله با مکاتب غربی و شرقی پیروزند یا … ؟ جریان سازند یا جریان پذیر؟ فعّال اند یا منفعل؟

سنت برابری پیشرفت و پسرفت دانش و دانشمندان، بر سر فقه هم سایه می گستراند و به مقایسه ی او و وضع مطلوب می نشیند. فقه مانند هر دانشی حیات و ممات دارد و رشد و نکس می پذیرد. گاه با نشاط است و گاه رخوت زده می شود. وضع مطلوب و نامطلوب دارد. سلامتی و بیماری را تجربه می کند.

اما این روزها حال و اوضاع فقه و فقیهان چگونه است؟ چه دورانی را تجربه می کنند؟ با نشاط اند یا رخوت زده؟ خرسندند یا ناخرسند؟ شکوفه های جدید فقه کجا روییده؟ نو فقیهان بر کدام قله ی فقه پرواز می کنند؟ رشد و نکس هردو چه میزان است؟ پویایند یا راکد؟ در میدان مقابله با مکاتب غربی و شرقی پیروزند یا … ؟ جریان سازند یا جریان پذیر؟ فعّال اند یا منفعل؟ پاسخ به سوالات ما پایه در معرفت به فقه مطلوب دارد. فقهی که شاخص ما در سنجش است و به فرموده رهبر معظم، رکن اساسی حوزه هاست. همو که پیامبر خاتم (ص) متولدش کرد و صادقین (ع) پروراندند.

در یادداشتهای بعدی فقه مطلوب را با وضعیت موجود بررسی می کنیم.

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)