منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / گفتمانی / ویژه تحول / اهل حماسه، اسقامت و تحول!
به مناسبت حضور مدیر انقلابی در حوزه علمیه

اهل حماسه، اسقامت و تحول!

تحول خواهی با آرمانگرایی و انقلابیگری گره خورده است؛ اما درست همانزمان که به تحول فکر می کنی هزارجور مانع و ملاحظه و مصلحت اندیشی گریبانگیرت میشه، که نکنه بد عمل کنی، مایه بدنامی تحول خواهان شوی و چوب حراج به سرمایه ولایتمداران  بزنی. آنهم در روزگاری غریب که انواع و اقسام تحلیل ها و قرائت ها و تفسیرها از کارِ نکرده و روزمره ی ملت می شه، چه برسه به مدیر تحول خواه امروزی که عزم خودش را جزم کرده تا اوضاع، بر پاشنه وضع موجود دیگر نچرخد.

این را داشته باش به اون اضافه کن عقده های ناگشوده ای را که منتظرند تا کسی نظم موجود سیستم را برهم بزند و از این آب گل آلود ماهی خویش را بگیرند از متحجران داخلی و سکولارهای وطنی بگیر تا “بی بی سی فارسی” و “VOA” و “بالاترین” و ضد انقلاب خارج نشین.  بدتر اینکه جماعتی هم بیرون گود نشسته اند به انتظار که روزی برسد تا از انقلابیون ولایتمدار که عرصه بر نفس عالیجنابان تنگ کرده اند و راه بر سوء استفاده و غرب پرستی آقایان بسته اند، انتقام کشند و چه جایی بهتر از حوزه علمیه که با تمام مزیت هایش، کم و کاستی برای جبران کم ندارد و بطور طبیعی زیاد از اقتضائات زمان عقب است و هر چه مدیر انقلابی تلاش کند و عرق بریزد بازهم جا برای به چالش کشیدن بسیار است. و این یعنی لقمه ای آماده و راحت الحلقوم برای سعایت که نمی شود از دست داد و فرصتی است که دیگر پیش نمی آید.

خلاصه اوضاع قمر در عقربی می شود اگر دست از پا خطا کنی، در چنین فضایی حتم دارم که می گویید: نسخه عافیت طلبی بپیچیم و از مدیر بخواهیم سر به زیر، فرش از زیر پای خَنّاسان و بی دردها و بی علم ها بیرون کشد. اشتباه می کنید، منتظر هر اتفاقی باشیم باید با نگرش ها آغاز کنیم، چهار نگرش در تحول خواهی وجود دارد و قابل تبیین است، رندی و سیاست ورزی یا هوچیگری و میز بهم زنی یا عرفانی و سلوکی و یا حماسی و استقامتی، که هر کدام هم نقاط قوت و ضعفی دارند؛ اما راه چاره همین آخری است.
اهل حماسه، کلان نگرند؛ عاشق افق های دوردست و درباره جزئیات با نگاه به آرمان ها قضاوت می کنند.
اهل استقامت، عمل گرایند و قبل از حرف فکر می کنند و بیشتر از حرف عمل؛ به نقاظ ضعف حریف و توانمندی های خود بیشتر فکر می کنند و پیه همه چیز را در میدان عمل به تن خود می مالند؛ و معتقدند خودِ حرکت به سمت آرمان ها هدفی به غایت بزرگ و موضوعیت دار است.

دنیا را مصاف حق و باطل می بینند و مبارزه را ویژگی ذاتی عالم می شمارند؛ اهل استقامت بی پرده، صریح و رک و خلاف انتظار عمل می کنند و اتفاقاً در نقاط تعیین کننده و خطوط قرمز تحول، برخلاف سیاستمداران؛ شفافیت و صداقت در رفتار و گفتار را وجهه همت خود قرار می دهند. ضعف های جریان تحجر را برملا می کنند، یعنی حسابگرایانه عمل نمی کنند؛ نه اینکه عقل معاش نداشته باشند؛ بلکه از قماش منفعت طلبان و نان به نرخ روز خورها نیستند و امروز و آینده خود و حرکتشان را به خدا سپرده اند.

نه اینکه تدبیر ندارند، بلکه برای عالم غیب هم سهمی قائلند. قبل از حرکت تعداد یاران را نمی شمارند و در عوض به وعده های الهی مؤمنند. بر روی وجدان های خفته تکیه می کنند و باور دارند که حق طلبی اگر در وجود مخاطبان شعله ور نباشد، آتش زیر خاکستر است و تنها به دمی نیاز دارند تا تکلیف خود را با فرصت درست اندیشی و حق طلبی، روشن نمایند.
بیشتر تکیه اهل استقامت بر آگاهی بخشی به اذهان و بیدار کردن وجدان ها است. یعنی اهل تبیین و بلاغ مبین اند و البته معتقدند زمان در کوتاه مدت علیه آن ها و در بلند مدت به نفع آن هاست. فرصت ها را از دست نمی دهند و به اهمال و تسویف در استفاده از فرصت ها دچار نیستند.
از قبیل حرف های کنایه دارِ معانی بیانی بلد نیستند، به خود و جماعت تحول خواه وعده نسیه نمی دهند و فرسایشی عمل نمی کنند. بزرگترین حربه حماسه گرایان، ایمان به هدف، پاکدستی، ادب و انصاف و از همه مهمتر استقامت در رفتار و گفتارشان است.
اهل استقامت نمی خواهند به جایی برسند، برای پست و مقام و به به و چه چه ها و مشتی القاب و عناوین، کیسه ندوخته اند. به غیر از خدا، اغلب هم پشتشان به جایی بند نیست و نمی خواهند باشد، نون بازو می خورند و حق می طلبند تا منت کسی بر سرشان نباشد و آزاد از همه دنیا، یکی دو کلمه حرف حساب بزنند و مسئولیتش را نیز قبول کنند.

حماسه گرایان خود را اسیر کم و کیف اهداف نمی کنند، یعنی معرکه تحولات پر شتاب دنیا اجازه نمی دهد، همین که  مسیر هموار شود و موانع برطرف شود کافی است،  در عین حال بی برنامه هم نیستند و برای مدیریت پس از بیداری و موفقیت در نبرد اندیشه ها نیز ایده و نظر دارند.

اهل استقامت تنها با جهل ذهنی مبارزه نمی کنند، با جهل رفتاری هم مقابله می کنند. یعنی نمی خواهند ثابت کنند خیلی ها نمی دانند بلکه می خواهند آن ضعفی که بر خلاف همه ادعاها و مصاحبه ها و دل مشغولی ها منجر به عمل نمی شود آن را اصلاح نمایند. یعنی می خواهند گره از کار گشوده و سد ظرفیت ها و قابلیت ها را بشکنند و مرداب استعداد ها جاری و ساری شود، دلشان برای متحجران می سوزد و از چهارچوب ادب خارج نمی شوند، برایشان دعا می کنند و خیر می طلبند. در عین حال اجازه سوء استفاده نمی دهند بویژه در جایی که پای حرف “ره بر”، وسط باشد؛ ملاحظه کاری نمی کنند و آنچه باید بگویند، می گویند و آنچه لازم است انجام می دهند.

اهل استقامت، تدبیر دارند اما در آرزوی دراز خیر، فرسایشی عمل نمی کنند و تکیه شان بر نقطه آسیب جریان تحجر در قاطعانه ترین حالت و شفاف ترین و رک ترین وضعیت است. اهل استقامت خود را باخته و خدا را یافته اند و تا مغز استخوان دردچشیده اند؛ و صد البته که اهل حماسه قلیلند اما اگر مدیر حوزه اینگونه باشد، ستاره ی بخت طلاب ظهور کرده است. چراکه از این بهتر نقطه اتکایی برای موفقیت سراغ نداریم.

نویسنده: محمد نهاوندی فر

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)