منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / گفتمانی / ویژه تحول / اجتهاد، دور یا نزدیک؟!

اجتهاد، دور یا نزدیک؟!

در جاده همیشه به تابلوهای اطراف آن نگاه می کنم. تابلوهایی که فاصله تا مقصد را نشان می دهد، خوشحالم می کند. یک گام به هدفم نزدیک تر می شوم. هر تابلویی نویدی تازه در خوشبختی دارد. آرزو می کنم هرچه پیش میروم سرعتم بیشتر شود تا مقصودم را زودتر یابم.

مقصود من دوای هزاران درد است. چشم میلیون ها نفر، انتظار بازگشت من را دارند. سفر اصلی من تازه از رسیدن به مقصد اولیه شروع می شود. آذوقه ای نیاز دارم که تا بازگشت باقی ماند. وسیله ای می خواهم که هرچه کار می کند، بازدهی بیشتری داشته باشد. خواهان توانیم که روز به روز افزوده شود نه کاسته.

اما دست اندازهای جاده مرا خسته کرده. با خود می گویم جاده ای که هزاران هزار رهرو به خود دیده، چرا اینقدر سنگ و خار دارد؟ و چرا هرچه گذشته، موانع این مسیر بیشتر شده تا کمتر؟ مگر نه این است که هرکسی سنگی را برمی داشت و خاری را ریشه می زد، امروز باید مسیر صاف و گلستان باشد تا پر از سنگ و خار.

اجتهاد بسان این جاده است. روش فهم دین، مقصودیست که ابتدای هزاران مقصد است. طلبه عمری در رسیدن به آن صرف می کند به امید درمان دردهایی که قبل از طلبگی دیده بود. اما رسیدن به مقصود هر روز بیشتر از قبل به نظر می آید. سزاوار بود علماء کاری کنند که این مسیر هموارتر گردد اما متاسفانه آنچه به چشم می خورد هر روز پیچیده­ تر شدن این فرایند است. شاید عده ای بگویند امروز مسائل پیچیده تری طرح شده که دقت بیشتری را می طلبد. پس طولانی بودن اجتهاد هم طبیعی است. اما اگر درست قضاوت کنیم، اجتهاد حتی در عبادیات که دقیقا مسائل، همان مسائل سابق است، طولانی است. پس فرایند اجتهاد واقعا طولانی تر از سابق است. علاوه بر این کسانی که ادعای پیچیدگی مسائل را دارند، توجه ندارند که مسائل نو و پیچیده معمولا در این سی سال اخیر پیش آمده و طریقی که آنها در آن قدم می زنند هیچگاه تابلوی این مسائل را ندیده تا به آن توجه کرده و برای ادامه حرکت برنامه ریزی کند.(هرچند آنها هم نباید پیچیدگی داشته باشد.)

قصه­ ی تورم اصول فقه از زبان آیة الله بروجردی (ره) تا زمان ما هنوز غم انگیز است. تا زمان شیخ انصاری (ره) کل اصول فقه در یک جلد به صورت تفصیل می آمد، اما پس از وی هر مساله اصولی تقریبا در یک جلد ارائه می گردد. آیا واقعا لازم است تمام نظرات علماء اصول برای فهم آیات و روایات دیده شود؟

آنچه برای یک فقیه موضوعیت دارد تسلط بر متن دین و فهم صحیح آن است نه غوطه ور شدن در مقدمه ای که از ذی المقدمه بیشتر شود. تعمق در مساله ای واجب است که جای تعمق گرفتن داشته باشد نه مساله ای که از اساس لایق عمق گرفتن نیست. هر مساله ای ظرفیتی برای پیشرفت دارد. عمق گیری در فقه واصول باید از سنخ خودش باشد نه سنخ احتمال سازی و سبر و تقسیم. من حتم دارم مرحوم وحید بهبهانی(ره) اگر الآن زنده بود، همانند مقابله با اخباری­ گری، در برابر این مسیر طولانی قیام می کرد. قصه­ ی تورم اصول فقه از زبان آیة الله بروجردی (ره) تا زمان ما هنوز غم انگیز است. تا زمان شیخ انصاری (ره) کل اصول فقه در یک جلد به صورت تفصیل می آمد، اما پس از وی هر مساله اصولی تقریبا در یک جلد ارائه می گردد. آیا واقعا لازم است تمام نظرات علماء اصول برای فهم آیات و روایات دیده شود؟ عمر طلبه ها برای فهم چه مطالبی گذشته است؟ آیا کلام ائمه(ع) دچار پیچیدگی است یا فهم متونی آن را متوقف کرده که اصلا درسی نیستند؟

اصول فقه به جای اینکه هرروز ساده تر بیان شود، بیان سخت­ تری را تجربه می­ کند. برای اجتهاد، خواندن یک دوره اصول کافیست نه اینکه پنج دور خوانده شود. مشکل طولانی تر شدن اجتهاد، از فهم ناقص یا کم کاری طلاب نیست. گره این مساله جای دگر است. با کتاب عوض کردن کاری حل نخواهد شد. اصول ابتداء نیاز به پیرایش دارد سپس آرایش آن در یک کتاب. اصول در بعضی مسائل امروزی خلأ دارد. مثلا جایگاه عقل و استفاده از آن در مسائل مستحدثه باید روشن شود. نیز تکلیف تجربه بشری و آزمایشات او در کنار متون دین.

نزدیک تر شدن اجتهاد اصلا به معنای سهل انگاری در آن نیست. اجتهاد نیاز به تلاش و پشتکار فراوان دارد اما این به معنای دست نایافتنی برای عموم نیست که اجتهاد پیشرفته باید برای عموم قابل کسب باشد. آرمان حوزه فهم دقیق دین، برای اکثریت است یعنی اکثر طلاب، مجتهد یا نزدیک اجتهاد باشند نه اقلیت. این حرف سالها به حوزه تحمیل شده است که فهم دقیق آیات از پل فهم دقیق اصطلاحات و تمام اقوال می گذرد.  فهم دقیق این اقوال ربطی به فهم دقیق روایات ندارد و بالعکس.

عده ای به محض اینکه بشنوند، کسی طرحی دارد یا ایده ای آورده که باعث پیشرفت این مسیر است و مسیر بیست تا سی سال را در پنج سال طی می کند، بر اساس ذهنیت خودشان که اجتهاد را یک طریق طولانی می دانند، آن را سریعا بر قطار انکار سوار می کنند. بدون اینکه آن را ارزیابی دقیق علمی کنند، نقد می کنند. متاسفانه این افراد به صورت خود آگاه یا ناخودآگاه دچار بی تقوایی هستند. رد کردن یک نظر بدون بررسی کامل و جامع نه تنها توهین به صاحب نظریه که توهین به فکر و خلاقیت بشر است. اگر بقیه هم مثل این افراد برخورد می کردند، هیچگاه حوزه علامه حلی ها را به خود نمی دید.

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

2 دیدگاه در “اجتهاد، دور یا نزدیک؟!

  1. ایمانی گفت:

    از خواندن این متن لذت بردم. هم قلم زیبایی داشت و هم حقایقی را بیان کرد که با فطرت سازگار بود.

    ۳۰
  2. تحول خواه گفت:

    جاده ای که هزاران هزار رهرو به خود دیده، چرا اینقدر سنگ و خار دارد؟
    مطلب بسیار مهم و دقیقی است.به نظر می رسد چون برخی بزرگان ما به مسائل واقعی جامعه خود توجه نداشته اند یا خود را نسبت به آن ها مسئول نمی دانستند این همه به بحث های زائد در اصول دامن زده اند. البته می شناسم اساتیدی که واقعا دغدغه مند هم هستند اما متاسفانه گرفتار همین رویه غلط مشهور شده اند و عمرشان تلف می شود.

    ۱۰

پاسخ دادن به ایمانی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)