منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / مطالب ارسالی / موسسه فقاهت و پروتستانتیسم حوزوی!
تحلیلی از عملکرد و سرانجام مؤسسه فقاهت

موسسه فقاهت و پروتستانتیسم حوزوی!

مدت زمانی است که با موسسه فقاهت و راه و روشش آشنا شده ام. بسیار خرسندم که چه زیبا دردها را تشخیص می دهند و چه دغدغه مند و بی هیچ چشم داشتی آرمان های خود را پی جویی می کنند. حتی حاضر به از دست دادن امتیازات و منافع خود در راه رسیدن به دغدغه هایی هستند که به آنها اعتقاد دارند. اما هر چه بیشتر با دوستان موسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی  آشنا شدم و در گونه شناسی این جریان منتقد تامل نمودم -بنا به دلایلی که عرض خواهم کرد- جز این دو حالت برای آینده این موسسه و جریانی که رقم زده است برایم متصور نیست؛

  • حالت اول: با توجه به کهولت فکری حاکم بر جریان اصیل حوزوی و فرسایش اندیشه ای بی سابقه ای که اهالی آن دچار شده اند، این جریان منتقد می تواند با تداعی آرمان های حقیقی و تحول خواه عده زیادی را به خود جذب نموده و به صورت تدریجی، بخش عمده ای از بدنه طلاب حوزه و دانشگاهیون خاص را با خود همراه نماید. تحلیل این اتفاق را در کنار هژمونی تاریخی غرب و نیازهای متفرقه ای که روزانه به جهانیان عرضه می کند قرار دهید؛ زمانی که هیچ روش شناسی مدون و از پیش طراحی شده ای مبتنی بر فقه جواهری برای پاسخ گویی به نیازهای “واقعی” مردم استخراج نشده است و طلاب به خاطر تنبلی برخی اساتید گذشته باید متونی را که صرفاً “روش” های فقاهتی قوی در آن هست ولی “موضوعا” هیچ ارتباطی با عصر حاضر ندارند، مطالعه کنند. همه این موارد دست به دست هم می دهد تا طلابِ خسته از نظام متلاشی شده آموزشی حوزه، به سمت جریان ایجاد شده توسط این مؤسسه متمایل شوند. با قوت گرفتن چنین جریانی در دراز مدت بالتبع جریان اصیل حوزوی که لزومی به همراهی با نیازهای زمانه نمی بیند ضعیف و ضعیف تر خواهد شد. ولی بنا به دلایل مفصلی که مجال بیان نیست هیچ وقت از بین نخواهد رفت!!

باری به نظرتان  در این حالت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ کمی تأمل کنید!  آیا چیزی جز یک “پرتستانتسیم حوزوی” و فقاهتی که توسط “مارتین لوتر” های این زمانه واقع شده است را شاهد خواهیم بود؟ و آیا حقیقتا با ایجاد چنین شکاف عمیق و گسست تفکری بین اصحاب حوزه می توان آرمان هایی که این موسسه به دنبال آن است را محقق نمود.

  • حالت دوم: این است که با توجه به تندی مزاج و حمله های بی سابقه به ارکان و مقومات حوزه توسط دوستان خوب مؤسسه، در یک بزنگاه، کسانی که مدت زمان زیادی است درکمین به زمین زدن این جریان هستند یک فول اساسی از نوع رفتار، بیان و کردار ایشان را گرفته و با اتهام اغراض پلید و گنه آلود تمام قداست آرمان خواهی ایشان را به لجن کشیده، و در نهایت با یک جریان سازی و انفجار رسانه ای دوستان موسسه فقاهت را دشمن اصلی حوزه و فقهای عظام  جلوه دهند.
    در این حالت دیگر موسسه تا قد علم کند و حقانیت خود را ثابت کند مدت مدیدی خواهد گذشت و در آن زمان موضوعِ زخمی شده ی «تحول» جذابیتی برای ایجاد یک جریان آرمان خواه نخواهد داشت. آن زمان است که دوستان باید پیه تبعید و انزوا را به تن خود مالیده و در خوش بینانه ترین حالت، در آخر با سوسوی نحیف فانوس تحول خواهی به حیات بی ثمر این جریان ادامه دهند تا این که تاریخ انقضاء ایشان نیز مانند بسیاری از مکاتب و جریان های «خلاف جریان» فرا رسد.

و اما دلایل این پیش بینی و پیشنهاد ایجابی بماند برای قسمت دوم یادداشت

ارسالی از عضو محترم کانال فقاهت با نام کاربری «یک دانشجو طلبه»

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)