منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / اطلاع رسانی / اخبار / جوابیه استاد اکبرنژاد به یادداشت استاد بابایی
حکایت دم خروس!

جوابیه استاد اکبرنژاد به یادداشت استاد بابایی

جوابیه استاد اکبرنژاد به یادداشت استاد بابایی
?حکایت دم خروس!

سلام مجدد خدمت آقای بابایی عزیز.
?خاطرتان نرفته است که شما از من خواستید تا موارد مخالفت تمدن غرب با انبیاء را برایتان برشمارم و من نیز مواردی را ذکر کردم. در جوابیه اخیرتان باز هم از اومانیسم و محوریت دادن به انسان و تفکیک حوزه شخصی از اجتماعی و توجیه همجنس گرایی و امثال آن، سخن گفتید. اما جواب من را ندادید که آیا انبیاء هم اومانیستی بودند و در حوزه شخصی افراد دخالت نداشتند؟
?از عدالت خواهی و نوع دوستی غربی ها گفتید و بنده هم عرض کردم این لباس به تن غرب می گرید و تمدنی که در سابقه خود ۵۰ میلیون انسان را فقط به جرم سیاه بودن از آغوش گرم خانواده جدا می کند و به بردگی می برد؛ یا دو جنگ جهانی بزرگ با ده ها میلیون کشته و صدها میلیون زخمی و معلول، بر بشریت تحمیل می کند، یا ملتی را گرفتار قحطی کرده، نیمی از آن را به کام مرگ می کشاند؛ یا در برابر مردمی که حکومت اسلامی را انتخاب کرده اند، تمام قد می ایستد و ترور و جنگ هشت ساله را به راه می اندازد؛ چنین تمدنی حق ندارد واژگانی چون عدالتخواهی و نوع دوستی را بر زبان براند.
?در جوابیه اخیرتان سخن را عوض کردید و از طبیعی بودن این فجایع برای رشد و بلوغ بشریت گفتید! شگفتا شما این انحرافات عظیم و تاریخ سیاه و جنگ های جهانی را، جریانی طبیعی در تکامل تفکر لیبرالیسم غربی می دانید؛ اما افت و خیزهایی که اسلام سیاسی در ۴۰ سال اخیر داشته است را به حساب ناکامی آن می گذارید؟!
?آقای بابایی قسم حضرت عباس تان را باور کنم یا دم خروس را؟! آن روزی که لیبرالیسم در برابر فئودال ها که جامعه را به مدد کلیسا اداره می کردند و برنامه هم داشتند، عرض اندام کرد؛ برنامه جامعی برای جامعه جهانی در چنته داشت یا سابقه ای پرفروغ در رزومه خویش! فرض کنید ایده اسلام سیاسی و تمدن الهی، ایده درستی باشد؛ اما آیا داشتن برنامه جامع در همان آغاز کار، شرط قضاوت درباره صحت و سقم آن است؟
?لیبرالیسم، دهه های متمادی با کلیسا جنگید تا بتواند خود را از یوغ آن رها سازد. این را طبیعی می دانید؛ اما این طبیعی نیست که اسلام سیاسی، برای غلبه بر تحجر حاکم بر حوزه دین فرصت داشته باشد؟ نباید به او نیز فرصت آزمون و خطا داد؟ شما کدام نظامی را در تاریخ این کشور سراغ دارید که در این بازه زمانی با همه جفاهایی که از ناحیه همان تمدن متبوع حضرتعالی بر آن روا داشته شد، بتواند کشور را از حیث تکنولوژی تا این اندازه رشد دهد؟ کشوری که روزی آفتابه هم تولید نمی کرد، بتواند موجود زنده به فضا پرتاب کند! یا در برخی عرصه های پزشکی، خود را به مرزهای دانش برساند؛ یا استفاده از انرژی هسته ای را بومی کند! یا دولتی را سراغ دارید که با وجود محدودیت های جدی امنیتی تا این اندازه فضای سیاسی و فکری را باز بگذارد؟! (البته با همه نواقص آن که بنده هم قبول دارم.)
?آقای بابایی عزیز، به جد توصیه می کنم خود را از این دو گانه ای که در آن گرفتار شده اید، نجات دهید. من از جفای استعمار انگلیس در حق مردم هند می گویم، شما به جای دست کشیدن از نوع دوست بودن غرب، سلطان محمود و نادرشاه را پیش کش می کنید! برادر من، مگر من از نادرشاه دفاع کردم یا تمدن اسلامی را تمدن نادری دانستم که پاسخ نقض می دهید!!
?نادر هم دیوانه ای بود مثل هیتلر که به اولاد خود هم رحم نکرد. تحجر شاخ و دم ندارد. تحجر یعنی اینکه انسان اسیر داشته هایش شود و آنها را با همه کجی ها و کاستی ها توجیه کند. یکی از مکاسب دفاع می کند، دیگری از تمدن غرب با زائده هایی مثل جنگ های جهانی و یک تاریخ برده داری و استعمار و استکبارش.
?برادر من، همین تاریخ غرب بهتر از هر دلیل کلامی ثابت می کند انسان نیاز به حکومت اولیای الهی دارد. خدا باید روی زمین نماینده داشته باشد تا بندگانی که از جان خود در آنها دمیده و با همه وجود دوستشان می دارد، روزگاری نصیب نمرود و فرعون نشوند و دگربار گرفتار استعمار انگلیس و بار آخر هم آمریکای متمدن!
?چگونه می توان تصور کرد، خدایی که خود انسان را آفریده و از مصالح و مفاسد او بهتر از هر کسی آگاه است، او را رها کند و برنامه ندهد تا به تعبیر شما با قربانی شدن میلیون ها و بلکه میلیاردها انسان و زخم های عمیق تاریخی افت و خیز کنان به بلوغ برسد!
?مشکل شما با حکومت آخوندی نیست. شما با اصل انبیاء و دین مشکل دارید. شما ذات دین را غیر اجتماعی می دانید و به تعبیر شخص خودتان، پیامبر اسلام را سکولارترین انسان روی زمین! و این همان چیزی است که با باورهای اولیه اسلامی و شیعی سر ستیز دارد!!
سلام و درود خدا بر شما.

جهت مشاهده یادداشت های دیگر اساتید گرامی بابایی و اکبرنژاد و نصیری روی عبارات زیر کلیک نمائید. یادداشت ها به ترتیب صدور می باشند.
۱. یادداشت استاد بابایی با عنوان « قدمای معاصر»

۲. یادداشت استاد مهدی نصیری با عنوان« داشته های خود را تحقیر نکنیم!»

۳. جوابیه آقای بابایی به یادداشت استاد نصیری با عنوان« عدالت، جن نیست!»

۴. یادداشت استاد اکبرنژاد با عنوان« مرکب حرکت را با مقصدش انتخاب می کنند، نه بِرَند و رفاه و سطح پذیرائیش!»

۵. جوابیه استاد بابایی به یادداشت استاد اکبرنژاد با عنوان «از قناعت به حلبی‌آباد تا شعار تمدن‌سازی» 

۶. جوابیه استاد اکبرنژاد به استاد بابایی با عنوان«تمدن خداجوی غرب!»

۷. جوابیه استاد بابایی به استاد اکبرنژاد با عنوان«دشمنی، سرمایه نیست»

 

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

2 دیدگاه در “جوابیه استاد اکبرنژاد به یادداشت استاد بابایی

  1. حس گفت:

    خیلی واضح و مفید بود نمیدونم بعضی ها چشم ندارن یا خودشون رو زدن به کوری که این همه واقعیات و تجربیات رو نمیتونن هضم کنن

    ۰۰
  2. قاسمی گفت:

    نظرات منسجم و یکدست و بسیار مستدل که هر فرد صادقی سر تسلیم فرود می آورد.

    ۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)