منو

پربيننده ترين مطالب
    • No Post To Show
    • No Post To Show
    • No Post To Show
خانه / دسته‌بندی نشده / دو رویکرد تحول خواهی؛ مجلّه ای و مطالبه گرانه
تحلیلی بر دو نوع مدل تحول خواهی در حوزه علمیه

دو رویکرد تحول خواهی؛ مجلّه ای و مطالبه گرانه

دو رویکرد تحول خواهی؛ مجلّه ای و مطالبه گرانه

?تعداد اندکی از حوزویان، حوزة موجود را مطلوب می پندارند. اما بسیاری از طلاب و فضلا به ضرورت تحول در حوزه باور دارند و معتقدند تا حوزة آرمانی، فاصله ها داریم. ایشان همان تحول خواهان قدیم و جدید هستند که ریشة بسیاری از مشکلات ملی و دینی را در فرسودگی حوزه می بینند. غفلت حوزه از وظایفش را خسارتی بزرگ و جبران ناپذیر برای نظام می دانند. اما رویکردهای متفاوتی در تحول خواهی و تحقق آن وجود دارد که به طور کلی دو رویکرد هستند.
?رویکرد اول، مجله ای است. این رویکرد، در یک کلمه معتقد است، حوزه برای اجرای تحول، نیاز به زمان دارد. به باور ایشان، تحول چیزی نیست که در مدتی کوتاه بتوان آن را عملی ساخت. باید نسل متحجر از حوزه و مسئولیت ها ریشه کَن شوند تا کم کم نیروهای تحول خواه جای آن ها را بگیرند. در این صورت رشد تدریجی حوزه آغاز خواهد شد. پشتوانه ی این رویکرد می گوید، حوزه برای تغییرات نیاز به بلوغ فکری دارد. باید همه به ضرورت تغییرات برسند تا بتوان قدمی برداشت. حوزه، فضای علمی است و در فضای علمی نمی توان برخوردهای صریح و قاطعانه داشت. اهل همان علم باید به چیزی اقبال کنند. نمی توان کتابی را به زور به آن ها تحمیل کرد، بلکه باید همه بر سر تغییر چیزی اتفاق داشته باشند تا بتوان تغییر داد.
?تنها راه حل مساله در این دوران، تربیت و آماده سازی نسل نو است با تفکر تحول خواهی. باید رو آورد به کار گفتمانی و ایجاد بسترهای تحول. اینقدر باید تکرار کرد تا همه به بلوغ مدنظر برسند؛ یعنی گفتمان سازی با برهان و استدلال. نقاط قوت را برجسته کرد و بر آن ها پافشرد. در مقابل، ضعف ها و نقصان ها را نشان داد و برای رفع آن ها برنامه و طرح ارائه کرد. همچنین هرکس نکته و ایده ای دارد، در مجلات و فصلنامه ها ارائه کند تا مسئولان مربوطه پیگیری کنند و به سمت عمل به آنها روند. رفته رفته بدنه ی طلاب، تشنه ی تحول می شود و خودش از آن استقبال می کند. بیش از این کاری از ما ساخته نیست. چنانچه از گذشته های دور، بسیاری از بزرگان حوزه چون سید جمال الدین اسدآبادی اندیشه ی اصلاح و تحول داشتند، اما همیشه به صورت نرم پیش رفتند.
?در غیر این صورت، اگر اشکالات حوزه به میان طلبه ها درج پیدا کند، ثمره اش دلسردی طلاب نسبت به وضع موجود خواهد بود. بعد از طلاب هم، مردم از حوزه و روحانیت دلزده خواهند شد. آیا کسی به چنین وضعی رضایت می دهد؟ نه تنها تحولی شکل نمی گیرد، بلکه حریم ها شکسته می شوند و ضررهای بزرگ دامنگیر حوزه می شود. به قول معروف، قصد صاف کردن ابرو داشتیم، چشمش را کور کردیم.

?رویکرد دوم، مطالبه گرانه است که قدری در چگونگی ایجاد تحول با اولی تفاوت دارد. این گروه، خطر از دست رفتن انقلاب و جدایی حوزه از انقلاب را بسیار جدی می دانند. نزدیک چهل سال از عمر انقلاب می گذرد و با اینکه تاریخ تحول خواهی به قبل از انقلاب برمی گردد، اما هنوز شاهد رشد چشمگیری در مشکلات حوزه نیستیم. قدم های جزئی برداشته شده، ولی آنقدر قابل توجه نیستند که رضایت طلاب را حاصل کند. چه فرصت ها که حوزه در این سالها داشته و از دست داده است. چه استعدادها که مهمان حوزه شدند، اما ناکارآمدی حوزه ایشان را به افسردگی بُرد.
? پس صرف دغدغه تحول داشتن کاری از پیش نمی برد. از این روی، کار گفتمانی لازم است، اما کافی نیست. طرح و پیشنهاد لازم است، ولی نباید به آن قناعت کرد. ارائه ی طرح به تنهایی کفایت نمی کند، بلکه باید آن را نهادینه کرد. باید طرح ها عملیاتی شوند نه اینکه فقط در حد ارائه باشد.
?کسانی که معتقدند با صرف انتقاد و پیشنهاد در مجله ها حوزه اصلاح خواهد شد، اولا کافیست به تجربه ی چهل ساله ای مراجعه کنند که چقدر از این انتقادات و پیشنهادات ارائه شده، ولی دریغ از اینکه جامه عمل پوشیده باشند. صدها طرح در این سالها برای مرکز مدیریت ارسال شده است، اما دریغ از پاسخی قانع کننده. بهترین شاهد آن، سخنان حضرت آقا (حفظه الله) است که در تمام مسائل حوزوی بارها پیشنهاد داده اند، اما کمتر عمل شده است. ایشان چقدر به کرسی های آزاداندیشی اصرار کردند، اما هنوز اگر کسی حرفی بزند که به مذاق برخی خوش نیاید، سریع برخورد پلیسی می کنند.
?ثانیا، گفتمان تحول، با انتشار چند مطلب و یادداشت ایجاد نخواهد شد. نیاز به جنبش و خیزش دارد تا حوزه به خود آید که چه نعمتی مانند انقلاب اسلامی و چه فرصت ها که در اختیار دارد، اما عملکرد بزرگان حوزه با قبل از انقلاب تفاوت آنچنانی ندارد.
?نگارنده رویکرد دوم را می پذیرد. آری، طلاب از وضعیت موجود ناراضی هستند و شنیدن مشکلات، آن ها را دلسرد و افسرده می کند. اما راه درمان این دلسردی در نگفتن مشکل و عدم آسیب شناسی نیست، بلکه در عملکرد خوب متولیان امر است که با عمل خود، این دلسردی طولانی را به دلگرمی تبدیل کنند.
?از مهم ترین مؤیدهای رویکرد دوم، عملکرد نیروهای انقلابی قبل از انقلاب است. در آن زمان هم، بسیاری از جریان های حوزوی و انقلابی بر این باور بودند که در برابر ظلم های حکومت تنها باید به صورت مسالمت آمیز و نرم، انتقاد کرد و پیشنهاد داد. اما حضرت امام (ره) تقیه را کنار گذاشتند و وارد مبارزه ی علنی شدند. نه تنها تجربة انقلاب اسلامی، که بسیاری از اصلاحات دنیا به ما نشان داده که با صرف مقاله و یادداشت تغییری ایجاد نخواهد شد!
?مرتضی بخشنده

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)