منو
خانه / اطلاع رسانی / اخبار / جناب آقای رشاد، سرور عزیزم، عمر۱۰۰ساله کفایه و ۱۵۰ ساله رسائل بیشتر مدیون فضای بسته علمی حوزه هاست
خطاب مدیر مؤسسه فقاهت به استاد علی اکبررشاد

جناب آقای رشاد، سرور عزیزم، عمر۱۰۰ساله کفایه و ۱۵۰ ساله رسائل بیشتر مدیون فضای بسته علمی حوزه هاست

در تاریخ ۲۳/۱/۹۵ گزارش سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رشاد در خبرگزاری فارس منتشر شد. با این عنوان:

انتقاد رئیس شورای حوزه علمیه تهران از تربیت طلبه غیرحضوری

برخلاف آن‌چه که عنوان گزارش می‌نمود، متن گزارش ارتباط زیادی به آن نداشت. ریاست محترم شورای حوزه‌های علمیه تهران در جمع اساتید حوزه تهران بر این مساله تاکید داشتند که نظام آموزشی ما نباید به سمت پر کردن حافظه‌ها سوق پیدا کند. ما موظفیم انسان تربیت کنیم. تربیت انسان به شکوفا کردن استعدادهای پیدا و پنهان اوست نه انباشت حافظه او. برای همین پذیرش طلبه غیر حضوری گرته برداری نادرست از مدل‌ دانشگاهی تعلیم است.

زیرا ذهن متعلم با انباشت گزاره‌های علمی اشباع می‌شود، ولی درک او ارتقا نمی‌یابد؛ چنان که اگر مجتهد هم بشود در حقیقت مجتهد تقلیدی خواهد بود.

همین‌طور ایشان تاکید داشتند که رابطه میان استاد و شاگرد رابطه معلم و متعلم نیست. رابطه بده بستان علمی محض نیست. بلکه رابطه مرید و مرادی است. رابطه تربیت است. استاد مربی و شاگرد متربی است و لازمه آن، انس و استدامه ارتباط میان آن دوست.

در این نظام حتی عمده آثار استاد را شاگرد، در قالب تقریرات خلق می‌کند، گاه ۱۰ سال به صورت پیوسته القائات استاد را می‌نویسد، بعد آن را به صورت یک دوره اصول تدوین و تألیف می‌کند و روی آن نام مبارک استاد خود را می‌نویسد.

در بخش پایانی ایشان دفاع سنگینی از کفایه آخوند ره کرده و می‌گوید:

در نظام حوزه هنگامی که می‌خواهیم فردی را معرفی کنیم دو معیار داریم، «معیار اثر» و «معیار استاد»، مثلاً می‌گوییم صاحب جواهر و جواهری، صاحب فصول و آل‌صاحب فصول، صاحب کفایه و کفایی خراسانی (فرزندان صاحب کفایه) و …، یکی از آقایان می گفت، زمانی حرم مطهر حضرت امیر(ع) را تعمیر می کردند و جایی را شکافتند که یک باره جنازه‌ای پیدا شد و من هنگامی که نگاه کردم، دیدم چقدر شبیه آیت الله کفایی خراسانی است، گفتم این جنازه صاحب کفایه است، چون شبیه پسرش است، یعنی بعد از ۱۵۰ سال بدن همچنان سالم بود و حتی کفن هم نپوسیده بود، مگر می شود متنی را که چنین شخصیتی با این مراتب معنوی نوشته، کنار گذاشت!

به حسب سنت حاشیه نگاری طلبگی غرض این بود که مختصری بر فرمایشات استاد ارجمند علی اکبر رشاد (حفظه الله) حاشیه بزنم.

  1. این‌که نظام آموزشی باید بر اساس رشد عقلانی باشد نه توسعه حافظه، جزو آرمان‌های انبیای الهی است و درست. يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ (نهج البلاغة؛ ص: ۱۱)
  2. تاکید ایشان بر نظام تعلیم و تربیت به جای نظام تعلیم، ستودنی است. يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ (آل عمران،۱۶۴)
  3. استاد باید اسوه شاگردش باشد. این هم درست است.

در کنار نکات مفید فراوانی که در کلام ایشان بود، برخی ابهامات نیز به چشم می‌خورد. امیدواریم که مقصود ایشان چیزی نباشد که به ذهن ما تبادر کرده است.

جنای آقای رشاد، سرور عزیرم، عمر ۱۰۰ ساله کفایه و ۱۵۰ ساله رسائل و چند صد ساله شرح لمعه، بیش از این‌که مدیون عظمت علمی نویسندگان آن که سلام و درود خدا بر روان پاک ایشان باد، باشد؛ مدیون فضای بسته‌ علمی حوزه است که اجازه آزاد اندیشی نمی‌دهد و مانع از خلاقیت ذهن‌ها می‌گردد و بلکه بالاتر از این حرفها حتی ذهن‌های خلاق را متهم می‌سازد! وگرنه چگونه می‌توان باور کرد در فضای علمی باز و آزاد، کتاب‌ها با واحد زمانی ۱۰۰ ساله عمر کنند؟
  1. باید توجه داشته باشیم که بسیاری از اوقات، تبدیل شدن رابطه استاد و شاگردی به مرید و مرادی -به معنای متداول امروزی-، باعث تاثر و انفعال فضای علمی می شود و اجازه آزاد اندیشی و ابتکار و خلاقیت را از شاگرد سلب می کند. برای همین نیز، حوزه با وجود ذهن‌های بسیار قوی در فقه و اصول، کمتر شاهد خلاقیت‌های راه‌گشاست. یعنی حوزه ما حوزه‌ای است که در آن ارادت به شخصیت بزرگان، بیشتر از ارادت به اندیشه‌هاست. بنابراین لابد منظور ایشان این نحوه از مرید و مرادی نیست. زیرا اگر شاگرد به این معنا مرید استاد شود، در مظان آن است که حتی اگر مجتهد شود، مجتهد مقلد باشد و کم له من نظیر!
  2. اگر بنده بد نفهمیده باشم، گویا ایشان با دوره‌های آموزشی نفس گیر و طولانی مدت حوزه مشکلی ندارند. واقعیت این است که واحد زمان در حوزه ۱۰ سال است. ۱۰ سال سطح (که ظاهرا اخیرا ۱۲ سال شده است.) ۱۰ سال دوره اول درس خارج و ۱۰ سال هم دوره دوم و هکذا. اگر استاد به تعبیر آقای رشاد، به جای انبار ساختن از ذهن شاگرد، استعداد اندیشیدن را در او فعال کند، باور این مطلب که شاگرد برای قدرت یافتن بر حلّ مساله، ۱۰ سال پای درس بنشیند، دشوار است. از اساس، درس خارج به روش معمول و رایج، مغایرت تام با استعداد پروری دارد. زیرا در این روش که بیشتر به سخنرانی علمی شباهت دارد، استاد کار می‌کند و شاگرد از دست‌رنج استاد بی‌زحمت بهره می‌برد. در حالی که روش صحیح این بود که طلبه بعد از گذران سطح و آشنایی با آراء علمی فحول علم، خودش مشغول کار و فعالیت شود. استاد باید، استاد پژوهش باشد. باید روش کار را نه ارتکازی که تفصیلی در کلاس کم شمار نه هزار نفره، به آن‌ها بیاموزد و شاگردان را به کار بگیرد و خود، ناظر کار آن‌ها باشد. بعید می‌دانم در این روش طلبه خوش استعدادِ درس‌خوان، نیاز به ده سال درس خارج داشته باشد!
  3. گویا آغاز و اتمام کلام ایشان با هم نمی‌سازد. زیرا در آغاز ایشان تاکید می‌کنند که باید به سمتی برویم که طلبه ما محقق و آزاد اندیش باشد نه این‌که تنها اشراف بر نظریات پیدا کرده و آن‌ها را واگویه کند. چنین شخصی حتی اگر مجتهد باشد، باز هم مقلد است! این در حالی است که در پایان کار حکایتی را نقل کرده و نتیجه‌ای را می‌گیرند که باور آن از مثل آقای رشاد سخت و دشوار است. با این منطق، شخصیت معنوی افراد می‌تواند به اندیشه‌های آن‌ها پایداری بخشد. نقل است که آیت الله بهاء الدینی می‌فرمود: در قم، پس از حضرت معصومه (ع)، احدی به پایه میرزای قمی (ره) نمی‌رسد. بنابراین باید قوانین را نگه داریم تا وقتی که کسی با درجات معنوی بالاتری پیدا شود! آیا با این منطق می‌خواهید مجتهد غیر مقلد تربیت کنید؟ طبق این منطق، نهایه شیخ طوسی(ره) باز هم باید محور درس و بحث باشد. زیرا طبق نقلی سه تن از شاگردان شیخ که در اصرار بر این کتاب تردید داشتند، پس از انجام عبادتی طولانی از حضرت امیر (ع) در نجف اشرف خواستند تا آن‌ها را راهنمایی کند. طبق این نقل البته غیر مستند و نامشخص، هر سه در یک شب آن حضرت را به خواب دیدند که با لحنی عتاب آمیز آنان را مخاطب ساخت که:

لم يُصنِّف مصنِّف فى فقه آل محمد(ص) كتاباً أولى بأن يعتمد عليه ويتخذ قدوةً ويَرجع إليه أولى من كتاب النهاية الذى تنازعتم فيه و إنّما كان ذلك لأنّ مصنفه إعتمد فيه على خلوص النيّه ‏للّه والتقربّ والزلفى لديه فلا ترتابوا فى صحّة ما ضَمِنه مصنفه واعملوا به وأقيموا مسائله فقد تعنى فى تهذيبه و ترتيبه والتحّرى بالمسائل الصحيحة بجميع أطرافها؛[۱]

راستی ما می‌خواهیم طلبه‌هایمان را با این حرف‌ها آزاد اندیش بار آوریم؟! جنای آقای رشاد، سرور عزیرم، عمر ۱۰۰ ساله کفایه و ۱۵۰ ساله رسائل و چند صد ساله شرح لمعه، بیش از این‌که مدیون عظمت علمی نویسندگان آن که سلام و درود خدا بر روان پاک ایشان باد، باشد؛ مدیون فضای بسته‌ علمی حوزه است که اجازه آزاد اندیشی نمی‌دهد و مانع از خلاقیت ذهن‌ها می‌گردد و بلکه بالاتر از این حرفها حتی ذهن‌های خلاق را متهم می‌سازد! وگرنه چگونه می‌توان باور کرد در فضای علمی باز و آزاد، کتاب‌ها با واحد زمانی ۱۰۰ ساله عمر کنند؟

والسلام علیکم و رحمة الله

ارادتمند محمد تقی اکبرنژاد

 

[۱] حاجى نورى، مستدرك الوسائل، چاپ قديم، ج ۳، ص ۵۰۶ و جديد، ج ۳، ص ۱۷۱. (در فقه آل محمد(ص) كتابى شايسته‏تر از نهاية كه مى‏تواند مورد اعتماد و عمل باشد نوشته نشده است. نويسنده آن را با خلوص نيت و براى تقرب به خدا نوشته است. در درستى آن شك نكنيد و به آن عمل كنيد و مسائل آن را حفظ كنيد كه نويسنده براى ترتيب و تهذيب و جست‏وجو در مسائل آن رنج فراوان متحمل شده است.)

درباره نویسنده

مدیر سایت
وبلاگ

نظرات

4 دیدگاه در “جناب آقای رشاد، سرور عزیزم، عمر۱۰۰ساله کفایه و ۱۵۰ ساله رسائل بیشتر مدیون فضای بسته علمی حوزه هاست

  1. مسعود گفت:

    چه سخنان گوهر باری دارید شما! بهتر نیست به جای حاشیه نگاری همان نشست های آزادی اندیشی را با آقایان رشاد ، علیدوست ، فاضل و هادوی و یا شاگردانشان ادامه دهید تا جواب هم بگیرید؟

    ۱۶
    1. مدیر سایت گفت:

      با سلام خدمت شما برادر ارجمند و تشکر از پیامی که ارسال فرمودید. طبیعی است که مباحث علمی از طریق مجامع علمی و رسمی باید پیگیری شود و این کار از سوی مؤسسه فقاهت هم پیگیری شده است و هم اکنون نیز در حال پیگیری است تا جلسات هم اندیشی با نواندیشان و اساتید صاحب نظر برگزار شود. اما این مطلب هیچ منافاتی با حاشیه ای که از سوی استاد منتشر شده است ندارد. در واقع این حاشیه ی استاد، نشانگر فضای بسته ی علمی حوزه هاست به گونه ای که حتی نو اندیش ترین اساتید و تحول خواه ترین بزرگان حوزه هم، در مورد اولیات تحول علمی در یک نظام علمی آموزشی، تفکرات چندان روشن و امیدوارکننده ای ندارند. از ابتدایی ترین امور در هر نظام آموزشی این است که به حسب پیشرفت زمان کتب درسی هم ارتقا پیدا کنند. صریح بیانات مقام معظم رهبری هم همین است که کتب درسی باید تغییر پیدا کنند. وقتی دل انسان به درد می آید که شخصیتی تحول خواه، آن هم با آن استدلال نامرتبط، تاکید می کند که کتابی مانند کفایه باید در سیستم آموزشی باقی بماند. ای کاش لااقل برای اثبات کارآمدی کتابی مانند کفایه، به یک استدلال علمی متوسل می شدند. موفق باشید.

      ۱۰۰
  2. تنها گفت:

    در عصری که هر روز افکار جدید و ایده های جدیدی تولید می گردد و تمام اندیشمندان به دنبال اندیشه های تازه و ناب هستند توقف در سخنان گذشتگان چیزی جز تبعیت کور کونانه نیست. در تمامی ادوار تاریخ شاهد هستیم زمانی که حرف و سخن جدیدی می آمد که سخنان گذشته را منسوخ می کرد در برابر آن برخی افراد با جمود فکری خود در برابر آن مقاومت نشان می دهند. زمانی که کفار سخنان جدیدی از پیامبر شنیدند که گذشتگانشان آن را نزده بودند به شدت استبعاد نمودند وگفتند "وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا"
    بنده اولین بار که این سخن را از جناب آقای رشاد خواندم ابتدا بسیار استبعاد کردم که ایشان چنین سخنی را فرموده باشند! ایشان را انسانی اندیشمند و صاحب فکر می دانستم این نوع استدلالات برازنده ی ایشان نبود!

    ۳۰
  3. علی گفت:

    سالم ماندن جسد مرحوم آخوند خراسانی چه ربطی به قوت مطالب علمی ایشان دارد. این نوع کرامات بیش از آنکه ناشی از قوت علمی باشد ناشی از تقوا یا پایبندی به برخی مستحبات مثل غسل جمعه و ... است. از استاد رشاد اصلا انتظار نمی رود چنین استدلالاتی بیاورند

    ۵۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

asd


Username
Create an Account!
Password
Forgot Password? (close)

adf


Username
Email
Password
Confirm Password
Want to Login? (close)

asdf


Username or Email
(close)